در لغت نامه فارسی، پرخاشگری به معنای «ستیزه جویی» آمده است. از نظر روانشناسی، هر عمل و رفتاری که به طور مستقیم در جهت هدفی و به منظور آزار و اذیّت رساندن به دیگران که مایل نیستند مورد آزار و اذیت قرار گیرند اعمال شود» پرخاشگری نامیده می شود.
پرخاشگری برای بسیاری از ما معمولا یادآور اشکال جسمی آن مانند ضربه زدن و فریاد زدن و امثال اینهاست. اما پرخاشگری روانی که ممکن است از آن غافل باشیم، میتواند بسیار آسیبزننده باشد؛ توهین یا تحریک کلامی شخص دیگر نمونههایی از پرخاشگری کلامی، ذهنی و عاطفی است.
عدهای از صاحب نظران از جمله فروید و لورنز به ذاتی بودن پرخاشگری در انسان معتقدند. این دو معتقدند پرخاشگری انرژی نهفتهای است که به حالت هیدرولیکی و به تدریج در شخص متراکم و فشرده میشود و نیاز به تخلیه پیدا میکند.
اگر این انرژی به نحوهی مطلوب و سالم مانند ورزش و بازی تخلیه شود، جنبهی سازندگی خواهد داشت، در غیر این صورت به گونهای مخرب تخلیه میشود.
به باور فروید، پرخاشگری عمدتاً ناشی از سرکوب غرایز است که به سوی خود و آزار به خود متوجه شده و سپس به آزار دیگران می پردازد. او معتقد بود که ریشه های پرخاشگری را باید در آرزوی مرگ یا غریزه مرگ جست و جو کرد که بر همه اشخاص حاکم است.
چندین نظریه درباره پرخاشگری وجود دارد که شاید مهمترین آن نظریه ناکامی باشد. نظریه ناکامی پرخاشگری بیانگر این مسئله است که به دنبال ناکامی، پرخاشگری بروز خواهد کرد. البته باید به خاطر داشت که پرخاشگری می تواند حالت پرخاشگری پنهان یا آشکار داشته باشد. یعنی ممکن است هدف پرخاشگری، خود فرد یا دیگری باشد. افزایش افسردگی، یأس و دلزدگی جوانان، انحراف های اجتماعی، فرار از خانه، اعتیاد، الکلیسم، خودکشی و مانند این ها جلوه هایی از پرخاشگری پنهان هستند که متأسفانه در جامعه ایران نیز رو به فزونی است .
سایر علل پرخاشگری به این شرح میباشند:
1.علل عصب شناختی: ناحیه ای در مغز وجود دارد با نام بادامه، که در انسان و سایر حیوانات با رفتارهای پرخاشگرانه ارتباط دارد. هرگاه این ناحیه را بصورت الکتریکی تحریک کنند، موجودات رام و سربراه، خشن و ستیزهجو میشوند.
2. تستوسترون: برخی از مواد شیمیایی بر پرخاشگری تاثیر دارند.مثلا تزریق تستوسترون که یک هورمون جنس نر است ، پرخاشگری را در حیوانات افزایش میدهد. همچنین رفتار پرخاشگرانه، ترشح تستوسترون را افزایش میدهد. بر همین اساس پرخاشگری در مردان رایجتر است.
3.الکل: الکل به عنوان یک پادبازدارنده عمل میکند. این بدین معناست که الکل باعث میشود بازداری های اجتماعی فرد کاهش یابد و فرد بی احتیاط تر از مواقع معمولی رفتار کند. بدین ترتیب افراد مستعد خشونت، پرخاشگرتر میشوند.
4. درد و ناراحتی: درد و ناراحتی، پیش درآمدهای پرخاشگری هستند. اگر موجودی درد و رنج احساس کند و قادر نباشد از صحنه بگریزد، رفتار تهاجمی نشان خواهد داد و حمله ور میشود. به همین دلیل سایر اشکال ناراحتی بدنی مانند گرما، رطوبت، آلودگی هوا و بوی نامطبوع ممکن است آستانه پرخاشگری را پایین آورد. بر همین اساس، ثابت شده است که هرچه روز گرمتر باشد، احتمال اینکه جرائم خشونت آمیز روی دهد نیز بیشتر میشود.
5. یادگیری اجتماعی: بسیاری از عواملی که باعث ایجاد پاسخ پرخاشگرانه یا مانع پرخاشگرانه میشوند، زاییده یادگیری اجتماعی هستند. طبق نظریه یادگیری اجتماعی، رفتارهای اجتماعی از طریق مشاهده رفتار دیگران و تقلید از آنها فرا گرفته میشود.
از دیگر عوامل میتوان به تاثیر رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی در افزایش میزان پرخاشگری در کودکان و بزرگسالان اشاره کرد.
وقتی نیچه گریست، اثر اروین دیالوم، روان درمانگر اگزیستانسیالیسم، رمان نویس و استاد دانشگاه استنفورد است.اروین دیالوم در رمان هایش با مهارت تمام خواننده را با موضوعات و مطالب مربوط به مکتب اگزیستانسیالیستی و در نتیجه ترس ها و رنج های وجودی آشنا میکند. بنا به رویارویی شخصیت های رمان هایش با دلهره های هستی، خواننده نیز به کلی تحت تاثیر قرار میگیرد و همانند فیلم های مهیج، تمایل او به پیگیری ادامه ماجرا بیشتر میشود.
نویسنده در این کتاب کلیاتی از تفکرات و فلسفه نیچه را در قالب رمانی دلچسب و گیرا ارائه میدهد. این رمان بیشتر به دلیل ساده نویسی و طرح کلی جذابی که دارد موفقیت زیادی کسب کرده و میشه گفت یکی از شاهکارهای اروین دیالوم می باشد که خواندن آن به همه آنهایی که اهل کتاب خواندن هستند توصیه میشود. بی شک این کتاب را باید جزو کتابهایی به حساب آورد که قبل از مرگ باید آنها را خواند. در اینجا قسمت هایی از این کتاب را انتخاب کرده ام که خواندنش برای شخص من جذاب بوده و از خواندنش لذت بردم. امیدوارم که شما نیز از آن لذت ببرید:
چشیدن طعم مرگ به من وسعت دید و شجاعت بخشیده است. آنچه مهم است شجاعت خود بودن است. بله من بیماری ام را باید تقدیس کنم، چون تمرینی است برای تن در دادن به رنج وجود.
موفقیت من در نویسندگی، به دلیل هوش و فضیلت زیاد به دست نیامده ، بلکه ناشی از شجاعت و اشتیاقی است که موجب میشود خود را از آسایشی که توده مردم به دنبال آنند، آزاد کنم و با تمایلات قوی و شرارت بار رودررو شوم.
متفکران بزرگ همواره مصاحبان خود را برمیگزینند، با افکار خود سر میکنند و اجازه ی مزاحمت به توده مردم نمیدهند.
شهوانیت بخشی از زندگی و طبیعت است، اما نه بخش برتر آن. در واقع دشمن مهلک بخش برتر است.
شهوانیت ماده سگی است که پاشنه پای ما را به دندان میگزد، و هرگاه قطعه گوشتی از او دریغ شود، این ماده سگ، خوب میداند چگونه به دریوزگی بخشی از روح بنشیند. شهوت، برانگیختگی و شهوترانی همگی اسیر کننده اند. مردم عامی زندگی را همچون خوکی سپری میکنند که از آبشخور شهوت تغذیه میشود.
وظیفه ما در قبال زندگی، آفریدن موجودی برتر است. نه تولید موجودی پست تر. هیچ چیز نباید به تکامل قهرمان درونی شما خللی وارد کند.اگر شهوت راه بر این تکامل میبندد، باید بر آن نیز چیره شد.
من متقاعد شده ام که سرچشمه ترس تو در همین انتخاب نکردن زندگیت است و زندگی ات را نزیسته ای. چه سهمناک است این جمله که تو زندگی ای را زیسته ای که برایت مقرر شده بود و چه سهمناک است روبرو شدن با مرگ، وقتی هیچگاه آزادی ات را، با همه خطرهایی که داشته، طلب نکرده ای.
آیا از خود پرسیده اید که چرا همه فلاسفه بزرگ افسرده و عبوسند؟ آیا از خود پرسیده اید چه کسانی ایمن، آسوده و همیشه خوشرو هستند؟ تنها آنانکه فاقد روشن بینی اند: مردم عامی و کودکان...قدرت و رشد نتیجه پاداش رنج است.
تو میخواهی خودت شوی، چند بار این را از تو شنیده ام؟ چند بار زار زده ای که هرگز آزادی ات را نشناخته ای؟ مهربانی، وظیفه و ایمان میله های زندان تو هستند. این پاکدامنی های حقیر تو را هلاک خواهند کرد.تو باید شرارت را در وجود خود بشناسی، نمیتوان نیمه آزاد بود: غرایزت نیز تشنه آزادی اند، سگان وحشی در سرداب وجودت برای رهایی پارس میکنند.
برای ساختن فرزندان، باید نخست خویشتن را بسازی. در غیر این صورت فرزندان را برای نیازهای حیوانی ، فرار از تنهایی یا پر کردن چاله های وجودت پدید آورده ای.
او هرگز درنیافته که وظیفه اش،به کمال رساندن جوهر خویش است و اینکه باید بر خود، فرهنگ، خانواده،شهرت و خوی پست حیوانی اش غلبه کند تا آنی شود که هست.او هرگز رشد نمیکند، هرگز پوسته نخست را پاره نمیکند، امید را با دستیابی به اهداف مادی و تخصصی اشتباه گرفته و به این اهداف هم رسیده است. ولی صدایی که میگفته خودت شو هرگز خاموش نشده است. پس در ناامیدی لغزیده و در دام نیرنگی افتاده که در کمینش بوده بدون آنکه تا امروز موضوع را به درستی دریافته باشد.
دلباختگان حقیقت از دریای توفانی و چرکین نمی هراسند، آنچه ما را میترساند آب کم ژرفاست.
کنار آمدن با بی اعتباری و بدنامی ساده تر از کنار آمدن با عذاب وجدان است. وآنگهی من حریص نیستم، برای انبوه مردم نمینویسم. شاید شاگردان من هنوز به دنیا نیامده باشند…
وقتی نیچه گریست، اثر اروین دیالوم، روان درمانگر، رمان نویس و استاد دانشگاه استنفورد است. نویسنده در این کتاب کلیاتی از تفکرات و فلسفه نیچه را در قالب رمانی دلچسب و گیرا ارائه میدهد. این رمان بیشتر به دلیل ساده نویسی و طرح کلی جذابی که دارد موفقیت زیادی کسب کرده و میشه گفت یکی از شاهکارهای اروین دیالوم می باشد که خواندن آن به همه آنهایی که اهل کتاب خواندن هستند توصیه میشود. بی شک این کتاب را باید جزو کتابهایی که قبل از مرگ باید آنها را خواند باید به حساب آورد. در اینجا قسمت هایی از این کتاب را انتخاب کرده ام که خواندنش برای شخص من جذاب بوده و از خواندنش لذت بردم. امیدوارم که شما نیز از آن لذت ببرید.
یونانی های قدیم آن را یک نیروی الهی می دانستند که با فرد زاده می شود و آدم های عادی از وجودش بی بهره اند؛ اما روانشناسان امروزی می گویند کاریزما، بیشتر از آنکه یک نیروی معجزه آسا باشد، یک مهارت است؛ مهارتی که با تسلط تان بر حرکات چهره، بدن و حتی تک تک واژه هایتان می توانید از آن بهره مند شوید. کاریزماتیک ها خوب می دانند که چطور یک پیام را درست به هدف ببزنندو مخاطب را روزها و سال ها با جملات شان درگیر کنند.
برای کاریزماتیک بودن، بیشتر از آنکه به یک نیروی مادرزاد یا دانش خارق العاده نیاز داشته باشید، به مهارت های درست سخن گفتن و هدف گیری درست پیام نیاز دارید، پس از همین حالا شروع کنید و شما هم کاریزماتیک شوید.
● شروع حرف اول را می زند
یک فرد کاریزماتیک، خوب می داند که از کجا باید شروع کند و در لحظه اول چه تاثیری را روی مخاطبش بگذارد. با یک لبخندعمیق و جادویی کار را شروع کنید. به مخاطب تان با گشاده رویی این حس را القا کنید که گفت و گوی امروز برایتان اهمیت زیادی دارد و شما با تمام وجود، برای شنیدن پاسخ ها و نظراتش منتظر هستید. بعد از یک لبخند عمیق، کمی به سمت او بروید و با گشاده رویی با مخاطب امروز تان دست بدهید و اهمیت این ملاقات را برایش یادآوری کنید.
● یک پیام ماندگار بفرستید
کاریزماتیک ها جملات را بدون برنامه و هدف بیان نمی کنند. فرستادن پیام در دنیای آنها، راز و رمز خودش را دارد. اولین اصلی که چنین افرادی به آن پایبند هستند، کمک به شنونده برای درک کردن، ارتباط برقرار کردن و به خاطر سپردن پیام است. حتما می
پرسید که چطور چنین کاری امکان پذیر است.
کاریزماتیک ها با کمک استعاره، تشبیه و مقایسه به چنین هدفی می رسند. مهم نیست که بخواهید یک سخنرانی در مورد پیچیده ترین موضوعات تخصصی را ارائه دهید یا در مورد موضوعی با یکی از دوستان تان صحبت کنید.
استعاره می تواند در هر جا و هر متنی به کمک شما بیاید، اما فراموش نکنید که استعاره های شما، باید شایسته موقعیتی که در آن قرار گرفته اید باشد، پس با هوشمندی تان بدانید که در چه فضایی هستید و بعد از معجزه از این سه عنصر کمک بگیرید.
سخنرانی چندان درک نشده است، اما باید بگوییم که این روش، یکی از ساده ترین و تاثیرگذارترین تاکتیک هایی است که می توانیدیاد بگیرید و در صحبت هایتان از آن استفاده کنید.
با کمک تضاد، مخاطب را وارد یک کشمش کنید و او را اسیر توانایی تان در فلسفه بافی کنید. به کار بردن جملات متضاد، مخاطب رابه یک درگیری درونی وارد می کند و عقاید کهنه او را به چالش می کشد. اینجاست که مخاطب گمان می کند در تمام این سال ها
در اشتباه بوده و باید سر و سامانی به عقاید قدیمی اش بدهد.
● ادیب باشید
جملات ادبی و تک بیت ها، چه در گفت وگوهای روزانه و چه در سخنرانی های بزرگ، به کرات استفاده می شود اما یک فردکاریزماتیک، بیشتر از هر کس دیگری از آنها کمک می گیرد. تفاوت این جملات با داستان ها در این است که این بار شما به متن به طور کامل وفادارید و دقیقا همان چیزی را که یک شاعر یا نویسنده بیان کرده، مطرح می کنید. این جملات می تواند در شروع
صحبت های شما به کار برود یا در پایان آن، باعث ماندگاری کلام تان شود.
چنین پایان بندی ای، می تواند مثل یک نتیجه گیری باشد و چند ساعت صحبت شما را در چند بیت یا چند جمله خلاصه کرده وآن را در ذهن مخاطب حک کند. شاید گاهی لازم باشد از اشعار فردوسی استفاده کنید و گاهی هم چند جمله از یک طنزپرداز ماهر
بتواند ارزش کلام شما را چند برابر کند.
● شنونده را وارد میدان کنید
وارد کردن مخاطب به جریان صحبت هایتان راه های متفاوتی دارد اما سؤال کردن یکی از بهترین راهکار هاست. مطرح کردن این پرسش ها می تواند دو تاثیر متفاوت داشته باشد؛ سؤال شما می تواند خیلی صریح و ابتدایی باشد و با اولین جرقه ذهن شنونده،
پاسخش را دریافت کند. چنین سؤالی ابزار آدم های کاریزماتیک نیست؛ اما از طرف دیگر، سؤال شما می تواند به طراحی یک پازل کمک کند و ذهن مخاطب را برای دریافت جواب، ساعت ها و روزها به فعالیت وادارد. با سؤال تان ذهن مخاطب را درگیر کنید و به او
این حس را بدهید که پاسخش می تواند تاثیر خارق العاده ای بر این موضوع بگذارد.
به او بفهمانید که این پاسخ و نتیجه گیری او در مورد این موضوع، می تواند تکلیف خیلی چیز ها را عوض کند. کاریزماتیک ها،خشک و بی حرکت حرف نمی زنند. صحبت های آنها برخلاف افراد ناموفق، هیچ شباهتی به خواندن یک متن از رو ندارد. آنها میتوانند بهترین کمک را از بدنشان بگیرند و با خندیدن، اخم کردن و تکان دادن به موقع دست ها، شدت پیام شان را بیشتر کنند.
کاریزماتیک ها، ظاهرشان را با پیام شان هماهنگ می کنند. در جایی که یک پیام حماسی می خوانند، محکم تر حرف می زنند و وقتی یک خاطره خنده دار را تعریف می کنند، لبخند آرامی را روی لب هایشان می آورد. یک فرد کاریزماتیک می داند که تعجبش را
باید هم با حرف و هم با چهره اش نشان دهد و خشمش را هم تنها با یک کلمه به نمایش نمی گذارد.
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
زبان بدن
زبان بدن و حضور موثر از مولفه های مهم افراد کاریزماتیک است. زبان بدن صحیح می تواند بدون گفتن هچ کلمه ای، قدرت، صمیمیت ودوست داشتنی بودن شما را افزایش دهد. تقویت زبان بدن را با محکم ایستادن آغاز کنید .
شانه هایتان را صاف و محکم و سرتان را بالا نگه دارید. داشتن حالت بدنی خوب نه تنها شما را با اعتماد به نفس و مسلط نشان میدهد، به شما این احساس را می دهد که در مسیر موفقیت هستنید. تحقیقات نشان می دهد که افراد کاریزماتیک گرایش دارند که بسیارمثبت باشند. بنابراین بیشترین تلاش خود را برای داشتن دیدگاه و نگرش مثبت به کار گیرید. حضور فعال اندکی با زبان بدن متفاوت است و با کیفیت توجه شما ارتباط دارد .
زمانی که شما حضور موثر دارید، تمام توجه خود را به فردی می دهید که با او هستید و به ذهن خود اجازه نمی دهید که به چیز دیگری مشغول شوید. شما خود و توجه تان را تنها به آن فرد اختصاص می دهید. برای تقویت حضور موثر ، با یادگیری مهارت گوش دادن فعال آغاز کنید. زمانی که یک نفر با شما صحبت می کند ، مطمئن شوید که توجه کامل خود را به صحبت های او معطوف کرده اید. نگران این نباشید که پس از پایان یافتن حرف او شما چه خواهید گفت. بیشترین تلاش خود را برای ماندن در همان لحظه و هشیاربودن به کار گیرید. حتما از تاثیر این مهارت روی روابط خود شگفت زده خواهید شد.
انتقال احساس خوب
افراد کاریزماتیک باعث می شوند که دیگران احساس مهم بودن و خوب بودن بکنند. به جای تمرکز بر موفقیت های خودشان حجم زیادی از زمان و انرژی خود را به تلاش برای انگیزه دادن به دیگران اختصاص می دهند. با کمک به افراد دیگر آنها محیطی پر ازانرژی مثبت خلق می کنند، محیطی که مانند یک مغناطیس دیگران را به خود جذب می کند .
شما می توانید این مهارت را با کمک کردن و تحسین دیگران در زمانی که به آن نیاز دارند، در خودتان تقویت کنید. با شخص مقابل خود به گونه ای برخورد کنید، گویا مهمترین شخصی است که امروز ملاقات می کنید.نسبت به پیشرفت ها و موفقیت های خودفروتن و متواضع باشید و زمانی که دیگران کاری را خوب انجام می دهند، صادقانه آنها را تحسین و از آنها سپاسگزاری کنید. همچنین می توانید برای اعضای کم تجربه ی تیم خود مربی باشید و یا گه گاه به صورت اتفاقی کارهای مهربانانه ای مثل بردن شیرینی، تنقلات یا قهوه برای همکاران پرکار انجام دهید . هم چنین یک لبخند از روی مهر و صداقت در زمان مناسب می تواند در افراد احساس خوبی ایجاد کند .
توجه، صمیمیت و صداقت تا حد زیادی در شکل دهی کاریزما اهمیت دارد . اگر در تحسین دیگران، به صورت مکانیکی یا دور ازواقعیت رفتار کنید، دیگران متوجه عدم صداقت شما خواهند شد.
هوش هیجانی و همدلی
یک ارتباط قوی بین هوش هیجانی و کاریزما وجود دارد. رهبران با هوش هیجانی از احساسات خود و هم چنین احساسات اطرافیانشان به خوبی آگاهند .
این آگاهی به آنها اجازه می دهد که در شرایط بحرانی و استرس زا آرام و قوی باشند و نیازهای عاطفی دیگران را به خوبی برآورده کنند. همدلی بخش مهمی از این مهارت است . زمانی که شما قادر باشید دیدگاه ها، خواسته ها و نیازهای دیگران را درک کنید،پنجره ای رو به درک و ارتباط عمیق تر گشوده اید. هوش هیجانی و مهارت همدلی خود را از طریق به کنترل درآوردن احساسات خصوصاً در زمان خستگی و استرس تقویت کنید. هم چنین توجه به دیگران (از طریق دقت به زبان بدن و آنچه می گویند) شما راقادر خواهد کرد تشخیص دهید آنها چه خواسته و نیازی دارند و در نتیجه واکنش مناسبی نشان دهید.
اعتماد به نفس و قاطعیت
افراد کاریزماتیک اعتماد به نفس دارند و می دانند چگونه قاطع باشند. با ساختن اعتماد به نفس شروع کنید. شما می توانید این ویژگی را از طریق به کارگیری بیشتر توانایی های خود در محل کار، تعیین و دستیابی به اهداف کوچک، و کسب دانش و مهارت های موردنیاز برای بهتر کار کردن ، در خود تقویت کنید .
علاوه بر این موارد بهتر است مهارت صحبت کردن در جمع را در خود بهبود بخشید به گونه ای که بتوانید در مقابل یک گروه با اعتماد به نفس و واضح و رسا صحبت کنید. قاطعیت تا حدودی متفاوت است. زمانی که شما قاطع (ابرازگر) هستید، خواسته ها ونیازهای خود را مطرح می کنید و در عین حال به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام می گذارید .
افراد قاطع قدرت فردی خود را نشان می دهند اما این قدرت را با مهربانی ، احترام و متانت مورد استفاده قرار می دهند. ابراز وجود و اعتماد به نفس به دنبال یکدیگر می آیند. پس از آنکه اعتماد به نفس خود را افزایش دادید، می توانید از طریق تشخیص نیازها و
خواسته های خود در هر موقعیت و هم چنین شناسایی خواسته ها و نیازهای دیگران ، روی توانایی ابراز وجود خود کار کنید. برای آنچه که نیاز دارید، محکم به پا خیزید اما این کار را با احترام انجام دهید.
عادت های عالی بودن در کار و زندگی را در خود ایجاد کنید
پـرورش عادتهـای جدیـد یـک مسـئولیت دائمـی بـرای هـر فـردی اسـت و به قـدری اهمیـت دارد کـه نبایـد بـه
حـال خـود رهـا شـود بلکـه بایـد مـدام بـر روی آن کار شـود.
برخـی عادتهـای انسـانهای بسـیار موفـق عبـارت اسـت از وقـت شناسـی، انضبـاط، مدیریـت زمـان عالـی، تکمیـل
وظایــف و اندیشــمندی. اینهــا عادت هایــی هســتند کــه شــما میتوانیــد از راه تکــرار آنهــا را بــه دســت آوریــد، عاداتـی کـه بـه شـما کمـک میکننـد تـا سـریعتر پیشـرفت کنیـد. مسـئولیت شـما ایـن اسـت کـه در هـر حـوزه از زندگیتــان عادت هایــی را پــرورش دهیــد کــه به مــرور زمینــه عملکــرد بهتــر در آن بخــش را فراهــم میکننــد.
بـرای پـرورش عـادت دلخـواه خـود کافـی اسـت در هـر فرصتـی طـوری عمـل کنیـد کـه گویـی آن عـادت را داریـد
بـا انجـام ایـن روش و تکـرار آن شـما بـه ترتیـب عـادت دلخواهتـان را در خـود ایجـاد میکنیـد به طـوری کـه ایـن عـادت جزئـی دائمـی از شـخصیت شـما میشـود.
زندگی شخصی و خانوادگیتان را بهبود ببخشید
ً خوشـبختی در زندگـی عمدتـا بـه دلیـل داشـتن روابـط خـوب بـا اعضـا خانـواده، دوسـتان و همـکاران حاصـل میشـود.
تحقیقاتـی کـه توسـط دانیـل گلمـن و دیگـران انجـام شـده نشـان میدهـد کـه مهـارت در ایجـاد روابـط اجتماعـی خـوب تأثیـر بیشـتری بـر موفقیـت دارد تـا مجموعـه تواناییهـای ذهنـی، تحصیلـی و تجربـه.
ارزشهای خانوادگی و فردی را معین کنید
ارزشهـای شـما در ارتبـاط بـا خانـواده و سـایر افـراد مهـم زندگیتـان چـه هسـتند؟ اصـول مشـترک ایـن ارزشهـا
چیســت و در روابــط خــود بــا دیگــران شــما مظهــر چــه ارزشــی هســتید؟ در روابــط اجتماعــی چــه نــوع رفتــاری را
مناســب میدانیــد و از نظــر شــما چــه عواملــی در شــخصیت و رفتــار خــود و دیگــران بیشــترین اهمیــت را دارد؟
هنگامـی کـه رفتارتـان بـا دیگـران انعـکاس واالتریـن ارزشهایتـان باشـد احسـاس خوشـحالی و اعتمـاد بـه نفـس
بیشـتری بـه شـما دسـت میدهـد. بـرای خـود بهـا و احتـرام بیشـتری قائـل میشـوید احسـاس آرامـش و رضایـت
بیشــتری میکنیــد و در زندگیتــان بــا ســایرین هماهنگــی بیشــتری را تجربــه میکنیــد. اگــر همــواره بــر طبــق
ارزشهایتـان عمـل کنیـد، یـک زندگـی طبیعـی همـراه بـا آرامـش را خواهیـد داشـت.
ارزشهـای شـما در رفتارتـان منعکـس میشـود، بخصـوص هنگامـی کـه تحـت فشـار قـرار بگیریـد یـا دچـار وسوسـه شـوید. وقتـی کـه خسـته، عصبانـی، تحـت فشـار و یـا احسـاس بیهودگـی کنیـد اغلـب گفته هـا یـا اعمالـی انجـام میدهیـد کـه کامـلا غیرمنتظـره اسـت و ایـن اوقـات ارزش یـا اعتقاداتـی را اظهـار میکنیـد کـه خودتـان از آنهـا اطلــاع نداشــته اید.
تصویر ذهنی شفافی برای آینده خود و خانواده تان بسازید
تصویر ایده آل و شفاف ۵ ساله ای برای خود و خانواده تان بسازید.
میتوانید برای تصویر سازی بهتر پاسخ به پرسشهای زیر را در نظر بگیرید:
– نظرتان در مورد یک زندگی خانوادگی کامل )بیعیب و نقص( چیست؟
– دوست دارید چه نوع محیط زندگی و خانه برای خودتان و خانوادهتان بسازید؟
– دوست دارید در زندگی خانوادگی چه چیزهایی را تجربه کنید؟
– دوسـت داریـد بـا هـر یـک از اعضـاء خانـواده و کسـانی کـه بـا آنهـا بسـیار صمیمـی هسـتید چـه نـوع روابطـی
داشـته باشـید؟
– و....
من با استعدادی بودم. یعنی هستم. بعضی وقت ها به دست هام نگاه می کنم و فکر می کنم که می توانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دست هام چه کار کرده اند؟ یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند، سیفون کشیده اند و غیره. دست هایم را حرام کرده ام. همین طور ذهنم را.
چارلز بوکوفسکی
۱-قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید . . .
قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید . . .
۲-اعتماد ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد . . .
۳- ایستادگی کن تا روشن بمانی . شمع های افتاده خاموش می شوند . ..
۴- دوست بدار کسی را که دوستت دارد . . . حتی اگر غلام درگاهت باشد.
با کسانیکه دوستت ندارند ، دشمنی مکن هرگز .
۵- هیچ کدام از ما با “ای کاش” . . .
به جایی نرسیدهایم . . .
۶- “زمان” وفاداریه آدمها را ثابت میکند . . .
نه “زبان” . . .
۷- همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوانیم بگوئیم . . .
اما گفته ها را نمیتوانیم پس بگیریم . . .
۸- خودبینی ، دیدن خود نیست . . .
خودبینی . ندیدن دیگران است . . .
۹- هیچ آرایشی شخصیت زشت را
نمی پوشاند . . .
۱۰- آدمـها را به اندازه لیاقت آنها دوست بدار و به اندازه ظــرفیت آنها ابراز کن.