اگر منابع خارجی شادی، همیشگی و یا معتبر نیستند، ما باید به درونمان بنگریم، اما معنای آن
چیست؟
معنای آن یافتن لذت، در "کشف شگفت انگیز بودن خودتان" است، در رشد بی وقفه و در مسیریادگیری، در قدردانی از زندگی و احوال متغیر آن، در قدردانی از تنهایی و ارتباط. اینها همه مواهب بزرگی هستند و برای همیشه درون شما وجود دارند.
این مواهب درونی که میتوانند ما را شاد کنند چیستند؟ به این نمونه ها دقت کنید:
- آیا شما سخاوتمند هستید؟
- عاشقید و می توانید عشق بورزید؟
- حس غمخواری از دیگران دارید؟
- کاری را خوب انجام میدهید؟
- یک شنونده ی خوب هستید؟
- با ناراحتی دیگران همدردی میکنید؟
- قدردان زیبایی طبیعت و دیگران هستید؟
- ایده های خوبی دارید؟
- انسان مصممی هستید؟
- ورزشکار خوبی هستید؟
- انسان خلاقی هستید؟
همه ی اینها مواهبی درونی هستند که ممکن است داشته باشید و می توانید قدردان آنها باشید و این قدردانی میتواند شما را تبدیل به انسان شادتری کند. پس روند شادی درک، قدردانی، شادشدن می تواند در مورد مواهب درون به کار گرفته شود، فارغ از آنچه در بیرون میگذرد؟ ما میتوانیم آگاهی را یاد بگیریم، قدردان خوبی های درونمان باشیم چیزهایی که آنچنان هم کامل هم نیستند و شروع کنیم که عاشق خودمان شویم.
اغلب آدمها همیشه همینطورند
اگر کسی را پذیرفتند ،همه عیوبش را حسن میبینند ! و کوچکترین انتقادی بر شخصِ مورد پسند ایشان وارد نیست ! و اگر از کسی نفرت پیدا کردند ،
از همه خصلتهای نیکوی او چشم پوشی میکنند !
و عیوب او را بزرگ مینمایانند .
در هیچ موردی حد وسط ندارند .
جرج اورول
روزهای برمه
هرکسی با میل شدید به یادگیری متولد میشود. نوزادان روزانه مهارتهای خود را گسترش میدهند. نه تنها مهارتهای عادی، بلکه سختترین کارهای طول عمرشان را، مانند راه رفتن و صحبت کردن را یاد میگیرند، آنها هرگز تصور نمیکنند،که این کارها بیش از حد سخت است یا ارزش تلاش کردن ندارد، نوزادان نگران اشتباه کردن یا تحقیر شدن نیستند ، آنها راه میروند، میافتند و بلند میشوند ،آنها فقط به سوی پیشرفت تقلا میکنند. چه چیزی میتواند به این یادگیری پرشور و هیجان پایان دهد؟ طرز فکر ثابت.
از هر آنچه که جوانی به همراه خود میآورد، رویاها مهمترین هستند.
مردمی که رویا دارند، فقر را نمیشناسند چرا که ثروت هر کس به اندازهی رویاهایی است که در سر دارد. جوانی دورهای از زندگی است که حتی اگر هیچ چیز در زندگی نداشته باشید، اگر رویا داشته باشید هیچ چیز نمیتواند حسادت شما را تحریک کند.
تاریخ متعلق به کسانی است که رویاهایی بزرگ در سر دارند!
کیم وو چونگ
ارزش دارد تا زمانی را اختصاص دهیم به بررسی این موضوع که شادی از کجا میآید. آیا شادی از داشتن
کسی که عاشق شماست یا خوردن یک غذای عالی یا داشتن اندامی کامل یا استراحت در ساحل یا نوشیدن
یک فنجان قهوه ی خوب ناشی میشود؟
در واقع، نه. تمام موارد بالا، پدیده هایی هستند که خارج از ما اتفاق می افتند و آنها باعث شادی نمیشوند.
آنها ممکن است با شادی همبسته باشند، آنها اتفاق میافتند و ما در همان لحظه شاد میشویم، اما این یک
رابطه ی علت و معلولی نیست. عامل دیگری نیز در همان زمان اتفاق میافتد.
در این زمان کنشی در ذهن ما رخ میدهد که بین رخداد آن عامل خارجی نوشیدن قهوه و شاد شدن
ماست.
این رخداد چیست؟ اجازه بدهید نگاه دقیقتری به این روند بیاندازیم:
1 -یک فنجان قهوه ی خوب مینوشیم یا کتاب خوبی میخوانیم، یک غذای لذیذ، یک رابطه ی جنسی
کامل...
2 -ملتفت قهوه میشویم، به آن توجه میکنیم، اگر متوجه آن نشویم، در حال خواندن کتاب باشیم و یا انجام کاری دیگر، شادی ناشی از نوشیدن قهوه را درک نمیکنیم.
3 -قدردان حس خوبی میشویم که از قهوه درک کرده ایم. این فقط درک و توجه صرف نیست. ما باید قهوه را آنطور که هست بپذیریم و قدردان مزه ی خوب آن باشیم.
4 -این خوبی باعث شاد شدن زندگی ما میشود، زیرا تجربه ی خوبی داشته ایم حتی اگر این تجربه ی
خوب، نوشیدن یک فنجان قهوه باشد.
بنابراین درک و قدردانی خوبی یک فنجان قهوه، باعث میشود که حس شادمانی ما در زندگی افزایش
یابد و زمانی که این تجربه ها، در مورد زندگیمان و خودمان افزایش یابد، شادتر میشویم.
آیا میتوان نتیجه گرفت که شاد بودن ما به قهوه و یا عوامل خارجی ارتباط دارد؟ نه. این روندی است
که شادی درون آن است و این روند میتواند فارغ ازآنچه در دنیای خارج در حال رخ دادن است، اتفاق
بیفتد. این روند میتواند بدون هر گونه رخداد خارجی هم اتفاق بیفتد زیرا میتوانیم قدردان مواهبی
باشیم که درون ما وجود دارد.
اجازه دهید روی این نکته تاکید کنم که تمام چیزی که برای شادی نیاز داریم درون ما هستند.
میتوانیم قدردان آنها باشیم و شادی را تجربه کنیم. آنها همیشه با ما بوده اند و خواهند بود و ابزار تبدیل این مواد خام به شادی نیز، درون ما وجود دارد. تنها باید آنها را توسعه دهیم.
گام عملی: این حقیقت را به یاد داشته باشید: آگاهی یافتن و قدردانی خوبی در هر چیزی، سبب
میشود در زندگیمان شادتر باشیم و هر چه این درک و قدردانی بیشتر شود در مورد خودمان و
زندگی شادتر خواهیم شد.
برای موفقیت باید از ۳ مرحله گذشت:
ابتدا مورد تمسخر واقع میشوی
سپس با خشونت به مخالفت با تو میپردازند
سرانجام به تو ایمان میآورند.
آرتور شوپنهاور ، فیلسوف معروف
هنگامی که با انسانی مواجه می شوی، فرقی نمی کند که باشد، سعی نکن بر اساس ارزش و کرامتش ارزیابی عینی از او به عمل آوری. به بدذاتی یا کوته بینی و افکار منحرفش نگاه نکن، زیرا بدذاتی او براحتی می تواند تو را بسوی تنفر از وی بکشاند و کوته بینی او بسوی تحقیر وی. در عوض، توجه ات را فقط معطوف رنج ها و نیازها و نگرانی ها و دردهایش کن.
آنگاه همواره با وی احساس خویشاوندی خواهی کرد، با او همدرد خواهی شد، و به جای تنفر یا تحقیر، شفقتی را تجربه خواهی کرد که همان صلح و آرامشی است که ما را به سویش فرا می خواند. راه فروخوردن نفرت و تحقیر به هیچ وجه جستن به اصطلاح کرامت انسان نیست بلکه، برعکس، نگریستن به او به سان موجودی قابل ترحم است.
آرتور شوپنهاور