کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست، بلکه تبدیل جهل به آگاهی، تبدیل نفرت به عشق و تبدیل غم به شادی است پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم.
کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست، بلکه تبدیل جهل به آگاهی، تبدیل نفرت به عشق و تبدیل غم به شادی است پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم.

چگونه شخصی کاریزماتیک باشیم

کاریزما از ریشه ای یونانی به معنای "هدیه" نشات می گیرد، مجموعه ای از صفات و رفتارهاست که فرد را با دیگران پیوند می دهد. 

یک فرد کاریزماتیک ، دوست داشتنی، قابل اعتماد، فعال و در بسیاری از موارد جادویی است. افراد دارای کاریزما، ابرازگر، قوی و با اعتماد به نفس ، امیدوار و صمیمی هستند. آنها در بیشتر موارد به دیگران توجه می کنند و نوعی جذابیت درونی دارند که دیگران را به خود جذب می کنند. داشتن کاریزما در شغل و حرفه اهمیت بسیاری دارد، حتی اگر شما یک نقش مدیریتی نداشته باشید. زمانیکه کاریزما دارید، دیگران تمایل دارند که با شما کار کنند، ایده های شما را می پذیرند ، به نظرات شما اعتماد می کنند و بسیار علاقه مندندکه تحت تاثیر شما باشند .

کاریزما و قدرت کاریزما شکلی از "قدرت مرجع" است که روانشناسان اجتماعی مثل جان فرنچ و برترام راون آن را به عنوان یکی از 4 پایه قدرت تعریف کرده اند. قدرت مرجع قدرتی است که شما آن را دارید چون دیگران شما را دوست دوست دارند و به شما احترام می گذارند. 

کاریزما به مجموعه ای از صفت ها و رفتارها اطلاق می شود که با کنار هم قرار گرفتن آنها، شخصیت شما به ییکشخصیت جذاب و کاریزماتیک تبدیل می شود .

پژوهش های بسیاری نشان می دهد که شما می توانید این صفت را بیاموزید و به کمال برسانید. برخی از مطالعات به این نتیجه دست یافتند رهبرانی که قادر بودند سختی ها را تحمل کنند بیشتر در ارتباط با تیم خود کاریزماتیک بودند و افرادی که دیدگاه

مثبتی داشتند با احتمال بیشتری کاریزما داشتند. هم چنین آنچه که افراد برای گفتن انتخاب می کنند می تواند بر کاریزمای آنها موثر باشد.

نکته : یک سوء تعبیر رایج درباره کاریزما این است که کاریزما ارتباط زیادی با جذابیت ظاهری دارد . اگرچه جذابیت ظاهری به دوست داشتنی بودن شما در موقعیت های مختلف کمک می کند، به طور خاص تنها مولفه مورد نیاز برای داشتن کاریزما نیست. 

زیبایی، یک تکه از این پازل است. رفتار و اعتقادات شما بیش از ظاهر، در داشتن کاریزما تاثیر دارد. ایجاد کاریزما نیازمند زمان و تلاش است.

مولفه های مهم کاریزما 

زبان بدن و حضور موثر از مولفه های مهم کاریزما است. زبان بدن صحیح می تواند بدون گفتن هچ کلمه ای، قدرت، صمیمیت و دوست داشتنی بودن شما را افزایش دهد. تقویت زبان بدن را با محکم ایستادن آغاز کنید .

شانه هایتان را صاف و محکم و سرتان را بالا نگه دارید. داشتن حالت بدنی خوب نه تنها شما را با اعتماد به نفس و مسلط نشان میدهد، به شما این احساس را می دهد که در مسیر موفقیت هستنید. تحقیقات نشان می دهد که افراد کاریزماتیک گرایش دارند که بسیار مثبت باشند. بنابراین بیشترین تلاش خود را برای داشتن دیدگاه و نگرش مثبت به کار گیرید. حضور فعال اندکی با زبان بدن متفاوت است و با کیفیت توجه شما ارتباط دارد.

زمانی که شما حضور موثر دارید، تمام توجه خود را به فردی می دهید که با او هستید و به ذهن خود اجازه نمی دهید که به چیزدیگری مشغول شوید. شما خود و توجه تان را تنها به آن فرد اختصاص می دهید. برای تقویت حضور موثر ، با یادگیری مهارت گوش دادن فعال آغاز کنید. زمانی که یک نفر با شما صحبت می کند ، مطمئن شوید که توجه کامل خود را به صحبت های او معطوف کرده اید. نگران این نباشید که پس از پایان یافتن حرف او شما چه خواهید گفت. بیشترین تلاش خود را برای ماندن در همان لحظه و هشیاربودن به کار گیرید. حتما از تاثیر این مهارت روی روابط خود شگفت زده خواهید شد.

انتقال احساس خوب

افراد کاریزماتیک باعث می شوند که دیگران احساس مهم بودن و خوب بودن بکنند. به جای تمرکز بر موفقیت های خودشان حجم زیادی از زمان و انرژی خود را به تلاش برای انگیزه دادن به دیگران اختصاص می دهند. با کمک به افراد دیگر آنها محیطی پر ازانرژی مثبت خلق می کنند، محیطی که مانند یک مغناطیس دیگران را به خود جذب می کند .

شما می توانید این مهارت را با کمک کردن و تحسین دیگران در زمانی که به آن نیاز دارند، در خودتان تقویت کنید. با شخص مقابل خود به گونه ای برخورد کنید، گویا مهمترین شخصی است که امروز ملاقات می کنید.نسبت به پیشرفت ها و موفقیت های خود فروتن و متواضع باشید و زمانی که دیگران کاری را خوب انجام می دهند، صادقانه آنها را تحسین و از آنها سپاسگزاری کنید. همچنین می توانید برای اعضای کم تجربه ی تیم خود مربی باشید و یا گه گاه به صورت اتفاقی کارهای مهربانانه ای مثل بردن شیرینی، تنقلات یا قهوه برای همکاران پرکار انجام دهید . هم چنین یک لبخند از روی مهر و صداقت در زمان مناسب می تواند در افراد احساس خوبی ایجاد کند .

توجه صمیمیت و صداقت تا حد زیادی در شکل دهی کاریزما اهمیت دارد . اگر در تحسین دیگران، به صورت مکانیکی یا دور ازواقعیت رفتار کنید، دیگران متوجه عدم صداقت شما خواهند شد.

هوش هیجانی و همدلی

یک ارتباط قوی بین هوش هیجانی و کاریزما وجود دارد. رهبران با هوش هیجانی از احساسات خود و هم چنین احساسات اطرافیانشان به خوبی آگاهند .

این آگاهی به آنها اجازه می دهد که در شرایط بحرانی و استرس زا آرام و قوی باشند و نیازهای عاطفی دیگران را به خوبی برآورده کنند. همدلی بخش مهمی از این مهارت است . زمانی که شما قادر باشید دیدگاه ها، خواسته ها و نیازهای دیگران را درک کنید،

پنجره ای رو به درک و ارتباط عمیق تر گشوده اید. هوش هیجانی و مهارت همدلی خود را از طریق به کنترل درآوردن احساسات خصوصا در زمان خستگی و استرس تقویت کنید. هم چنین توجه به دیگران (از طریق دقت به زبان بدن و آنچه می گویند) شما را

قادر خواهد کرد تشخیص دهید آنها چه خواسته و نیازی دارند و در نتیجه واکنش مناسبی نشان دهید.

اعتماد به نفس و قاطعیت

افراد کاریزماتیک اعتماد به نفس دارند و می دانند چگونه قاطع باشند. با ساختن اعتماد به نفس شروع کنید. شما می توانید این ویژگی را از طریق به کارگیری بیشتر توانایی های خود در محل کار، تعیین و دستیابی به اهداف کوچک، و کسب دانش و مهارت های

موردنیاز برای بهتر کار کردن ، در خود تقویت کنید .

علاوه بر این موارد بهتر است مهارت صحبت کردن در جمع را در خود بهبود بخشید به گونه ای که بتوانید در مقابل یک گروه با اعتماد به نفس و واضح و رسا صحبت کنید. قاطعیت تا حدودی متفاوت است. زمانی که شما قاطع (ابرازگر) هستید، خواسته ها و نیازهای خود را مطرح می کنید و در عین حال به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام می گذارید .

افراد قاطع قدرت فردی خود را نشان می دهند اما این قدرت را با مهربانی ، احترام و متانت مورد استفاده قرار می دهند. ابراز وجودو اعتماد به نفس به دنبال یکدیگر می آیند. پس از آنکه اعتماد به نفس خود را افزایش دادید، می توانید از طریق تشخیص نیازها و خواسته های خود در هر موقعیت و هم چنین شناسایی خواسته ها و نیازهای دیگران ، روی توانایی ابراز وجود خود کار کنید. برای آنچه که نیاز دارید، محکم به پا خیزید اما این کار را با احترام انجام دهید .

جادوی لبخند ها و خنده ها


خندیدن در تمام دنیا نشانه این است که شخص شاد است.انسان زمانی که به دنیا می آید، گریه میکند و وقتی که به ماه چهارم و پنجم تولد خود میرسد، خندیدن را یاد میگیرد. همچنین بچه ها به سرعت می آموزند که با گریه کردن میتوانند توجه ما را جلب کنند و اینکه لبخند زدن باعث میشود در مرکز توجه بمانند. البته تحقیقات بر روی شامپانزه‌ها نشان میدهد که هدف لبخند زدن از این هم عمیق تر و دیرینه تر است.
یکی از خنده های انسان زمانی است که در برابر یک نیروی قدرتمند مغلوب میشوند و حالتی ترسیده را به خود میگیرند که در این حالت، لب و فک پایین آنها پایین آمده و دندان ها معلوم میشود.عضلات اطراف چشم که هنگام خنده واقعی چین و چروک میشود، در اینجا تقریبا حرکتی ندارند.میتواند به نوعی شبیه لبخندی از روی ترس و عصبانیت برای انسان و زمانی باشد که وارد جاده ای شلوغ میشود و نزدیک است زیر اتوبوس رود این فرد از روی ترس لبخند میزند و میگوید وای نزدیک بود منو به کشتن بدی.
نوع دیگر خنده زمانی است که میخواهید فردی دوستی شما را بپذیرد و در واقع به او می گویید که برایش تهدیدی در کار نیست. البته این حالت به نوعی تسلیم را نیز شامل میشود. نداشتن لبخند بر لب نشان میدهد که چرا برخی افراد مانند ولادیمیر پوتین، جیمز کانگنی، کلینت ایستوود، مارگارت تاچر و چارلز برانسون به نوعی عبوس به نظر میرسند، زیرا عموما لبخند کم میزنند و خندیدن را نوعی تسلیم میدانند.

چرا لبخند واگیردار است؟
نکته جالبی که در مورد لبخند وجود دارد این است که خندیدن مسری است و اگر شما لبخند بزنید، طرف مقابل شما نیز میخندد، حتی اگر این خندیدن واقعی نباشد.
تحقیقاتی که پروفسور اولف دیمبرگ در دانشگاه اوپسالای سوئد انجام داده است نشان میدهد ذهن بصورت ناخودآگاه جذب حرکات و عضلات طرف مقابل میشود.
او در این آزمایش با استفاده از تجهیزاتی که علائم الکترونیکی را از عضلات دریافت میکنند، میزان فعالیت عضلات صورت 120 داوطلب را در هنگام مشاهده تصویر چهره‌های شاد و عصبانی اندازه گرفت. به هر داوطلب گفته بود با دیدن این تصاویر اخم کنند، بخندند یا بی حرکت بمانند. از آنها درخواست شده بود چهره‌ای به خود بگیرند که نقطه مقابل حرکت تصویر بود. مثلا با اخم به تصویر لبخند نگاه کنند. افراد در مقابل تصاویر لبخند به راحتی عکس العمل لبخند انجام میدادند اما در مقابل تصویر ناراحتی نمیتوانستند حالت خنده را به راحتی نمایش دهند البته همه سعی میکردند که بصورت آشکارا در مقابل این منفی عکس‌العملی مثبت از خود نشان دهند اما با توجه به حرکات عضلات این عکس‌العمل دروغین کاملا مشهود بود.
استاد روت کمپل از دانشگاه کالج لندن اعتقاد دارد که یک عصب منعکس کننده در مغز ما هست که قسمت مربوط به تشخیص چهره ها و حالات شخص را فعال مینماید و باعث واکنش آینه ای فرد میشود. در واقع افراد در مقابل عکس‌العمل فرد مقابل خود یک کپی برداری را انجام میدهند.
بنابراین توصیه میشود که همیشه برای برقراری ارتباط بهتر با طرف مقابل خود سعی کنید که لبخند بزنید و این عمل باعث خواهد شد که طرف دیگر نیز رفتاری مناسبتر را از خود نشان دهد
در طول سی سال بررسی روند فروش محصولات و مذاکرات متوجه شدم که لبخند زدن در زمان مناسب مثلا در مراحل اولیه فروش که افراد یکدیگر را می سنجند باعث پاسخ مثبت هر دو طرف میز مذاکره میشود و این نیز به موفقیت بیشتر و فروش بالاتر می انجامد. 

زبان بدن_ قدرت در دستان شماست

یکی از نشانه‌های قدرتمند بدن وضعیت کف دست ها میباشد. هنگامی که به کسی دستور میدهیم یا فرمان میدهیم یا با او دست میدهیم در واقع از قدرت کف دستمان استفاده میکنیم. سه حرکت اصلی در رابطه با سلطه وجود دارد:

کف دست رو به بالا، کف دست رو به سمت پایین، کف دست مشت شده.

برای درک این سه وضعیت یک مثال بیان میکنیم: فرض کنیم از کسی می خواهید چیزی را بردارد و جای دیگری بگذارد. این خواسته را در هر سه وضعیت با یک لحن صدا و یک حالت چهره بیان می کنیم و فقط حالت دستمان عوض میشود. از حرکت کف دست رو به بالا زمانی استفاده میشود که نگرش تسلیمانه و بی آزار وجود داشته باشد. مانند درخواست یک گدای خیابانی، این نشانی بر بی سلاح بودن و درخواست صادقانه شماست. وقتی در این وضعیت از شخص چیزی خواسته شود او احساس نمیکند که وادار به این کار شده و بعید است که از درخواستتان احساس تهدید کند. اگر این درخواست برای شروع یک بحث و صحبت باشد می توانید انتظار داشته باشید که با استقبال مواجه شود. به عبارت دیگر اگر میخواهید کسی با شما حرف بزند میتوانید از حرکت کف دست رو به بالا به عنوان حرکتی حاکی از تسلیم استفاده کنید تا او بداند که انتظار دارید با شما صحبت کند و شما آماده گوش دادن هستید.

زمانی که کف دست شما رو به پایین باشد این نشان‌دهنده اقتدار و قدرت شماست و شخص مقابل احساس میکند که به او دستور داده شده تا آن شی را بردارد و ممکن است نسبت به شما احساس منفی پیدا کند.

تغییر حالت کف دستان که می‌تواند به سمت بالا یا پایین باشد، نمادی برای تغییر حالات شماست.

برای مثال اگر شخص مقابلتان در مرتبه یکسانی با شما باشد ممکن است در مقابل درخواستی که شما با کف دست رو به پایین از او میکنید مقاومت کند اما اگر از حرکت کف دست رو به بالا استفاده میکردید درخواستتان را می‌پذیرفت. حال اگر شخص زیر دست شما باشد حرکت کف دست رو به پایین برای او قابل پذیرش میباشد زیرا قدرت شما از او بیشتر است.

در دوران رایش سوم و در آلمان نازی، علامت سلام نازی ها بصورت دستانی کشیده و به سمت پایین بود که آدولف هیتلر از این نشان جدی برای نشان دادن اقتدار و قدرت استفاده می نمود.حال تصور کنید اگر هیتلر سلام خود را کف دست رو به بالا تعیین میکرد هیچ کس او را جدی نمیگرفت و چقدر خنده دار بود.


برای مثالی دیگر باید گفت که در هنگام پیاده‌روی یک زوج، زمانی که زن و شوهر دست در دستان یکدیگر حرکت میکنند معمولا مردان در هنگام گره زدن دستان به هم، کف دست را به سمت پایین که نشانی بر قدرت است قرار داده و زن نیز مسلما در حالت کف دست رو به بالا و شکل تسلیم قرار میگیرد.

حالت بعد به شکل کف دست مشت شده با انگشتی رو به جلو میباشد این مورد نیز میتواند نشانی برای حالت تحکم باشد و شاید دیدی منفی نسبت به موضوع برای طرف مقابل هم ایجاد کند.

کف دست جمع شده با یک انگشت رو به جلو میتواند بدترین حالت ممکن در استفاده از آن برای یک سخنرانی باشد و در کشورهایی مانند مالزی و فیلیپین این کار عملی توهین آمیز محسوب میشود زیرا این حرکت فقط برای اشاره به حیوانات استفاده میشود. مالزیایی ها برای اشاره به شخص یا برای دستور دادن از انگشت شستشان بهره می‌جویند.


نشانه های زبان بدن_ نشان دادن کف دست

زمانی که افراد میخواهند صداقت خود را به طرف مقابل نشان دهند، اغلب اوقات کف دستان خود را به طرف شخص مقابل نشان میدهند، همچنین ممکن است این جملات را نیز ادا نمایند که:
"من این کار را نکردم"
"من متاسفم اگر شما را ناراحت کردم"
"حقیقت را به تو میگویم"
و اگر بخواهند جمله ای را صادقانه بیان کنند بصورت ناخودآگاه تمام یا بخشی از کف دست خود را به طرف شخص مقابل میگیرند‌ . در نقطه مقابل نیز اگر دقت کرده باشید، کودکان زمانی که در حال دروغ گفتن هستند و یا میخواهند که موضوعی را کتمان کنند، کف دستشان را مخفی میکنند و یا یک مرد زمانی که میخواهد موضوعی را از همسر خود پنهان نماید ممکن است در این هنگام دستان خود را داخل جیبش پنهان کند یا دست به سینه بنشیند و حرف بزند.
البته این موضوع یک مسئله شهودی است و ممکن است یک زن برای مخفی کردن یک مطلب، از حرف زدن درباره موضوع اجتناب کند و یا درباره انواع مسائل بی ربط حرف میزند و یا خودش را مشغول چندین فعالیت بصورت همزمان نماید که نشان‌دهنده فرار او برای تمرکز بر روی آن موضوع خاص می باشد.
البته گاهی ممکن است یک مرد در هنگام پیاده‌روی و یا آواز خواندن، دستان خود را در جیبش پنهان نموده و حرکت کند که عموماً این موضوع نشانه عدم صداقت فرد نخواهد بود و اغلب این حالت بدن که ممکن است با دهانی نیمه باز همراه باشد ، نشان‌دهنده عدم تمایل طرف برای شرکت در یک گفتگو میباشد.
پس بهترین تمرین در این باره رعایت قانون کف دست باز هنگام برقراری ارتباط با دیگران است. 


علت این امر این است که حرکات و احساسات همیشه بصورت مستقیم باهم در ارتباط هستند، مثلا زمانی که فردی بخواهد در مقابل یک حمله مسلحانه از خود دفاع کند، دستان خود را در مقابل سینه اش سپر قرار میدهد زیرا همیشه در ذهن، سینه به عنوان محلی برای زنده ماندن در نظر گرفته میشود. حتی اگر بی منظور دست به سینه بنشینید کم کم احساس تدافعی پیدا میکنید.
و یا هنگام صحبت با فردی ، نشان دادن کف دست به او می تواند او را نسبت به صداقت و آرامش در مقابل صحبت های شما دعوت نماید. به عبارت دیگر کف دست می تواند کمک کند تا شخصی که مقابل شما صحبت میکند نیز راست بگوید و با شما روراست باشد.