در خیابان قدم میگذارم و نظاره گر مردمانی هستم که میشه گفت در حال گذار از دوره سنت ها به دوره مدرنیته هستند. پیش از این بیشتر مردم درگیر سنت ها و آداب و رسوم خاصی بودند و تا حدودی در جهتگیری فردی و اجتماعی آنان نقش مهمی داشت و مسیر و روال کلی اکثر افراد را مشخص میکرد.
یکی از مزیتهای این آداب و رسوم این بود که فرد کمتر دچار سرخوردگی میشد اما اکنون با ورود به عصر مدرنیته روزبهروز شاهد افزایش میزان افسردگی و سایر آفات زندگی مدرن میان جامعه میباشیم . تاثیر ارتباطات و تکنولوژی روی این موضوع به خوبی نمایان است تا جایی که اگر انسان عصر جدید در یک روستای دورافتاده و محروم از تکنولوژی زندگانی بسر میبرد شاید این مشکلات به کمترین حد ممکن میرسید. جماعت نسل جوان دوست دارند که همه چیز را با هم داشته باشند و همه چیز را تجربه کنند. اکثر ما میخواهیم با کمترین زحمت بهترین نتیجه را بگیریم. افکار منفی باعث شده تا اکثر جوانان برای رهایی از استرس و فرار از دلمشغولیها به سیگار و قلیان و سایر برنامه ها روی بیاورند تا شاید اینها مرهمی بر زخم هایشان باشد. فارغ از مسائل روحی روانی تاثیر موبایل و شبکه های اجتماعی بر زندگی افراد ، کاهش دورهمی ها، کم رنگ شدن صمیمیت میان مردم و کاهش خنده و شادی شاید از دیگر دردهای عصر ما باشد. نوستالژی اصلی از بین رفتن اصالت و فرهنگ مردمانی است که زیر سایه تکنولوژی و مدرنیته در حال رنگ باختن است و معنی خیلی از چیزها دارد عوض میشود.جوامعی بیشترین آسیب را متحمل میشوند که آمار مطالعه و کتابخوانی در کمترین حد ممکن باشد. در دریای بیکران عصر مدرن که هر روز شاهد اتفاقات و رویدادهای تازه تر هستیم کسانی به آرامش و رضایت بیشتری دست میابند که معنای زندگیشان را خودشان پیدا کنند و این محقق نخواهد شد مگر با مطالعه وخودآگاهی.