کتاب ماندن در وضعیت آخر اثر امی ب. هریس ، تامس ای. هریس است؛ نویسندگان در این کتاب، نظریه مشهور اریک برن یعنی «تحلیل تبادلی (تحلیل رفتار متقابل)» را با ذکر مثال هایی ساده و فهمیدنی به روشنی توصیف کرده و آن را به طرزی ماهرانه و اندیشمندانه به ملاحظاتی گسترده تر، مانند ارزش های اخلاقی، ارتباط داده اند.
یکی از خصوصیات جوان بودن این است که اگر مجبور شدیم چیزی را دوباره از نو شروع کنیم، میتوانیم با انگیزه و انرژی بالایی این کار را انجام دهیم. اما بیشتر ما دیگر جوان نیستیم و گذشته همچون یک سگ دست آموز پیر پشت سر ماست و برای جلب توجه خودش را به پر و پای ما میمالد. اگر به او امر کنیم که برود و گوشهای بنشیند میرود مینشیند ولی زود بازمیگردد.
گذشته همیشه با ماست. با همه لحظه های بد و خوبش، با همه احساس هایی که با آن لحظه های خوب و بد توأم بودند. احساسهای خوب گذشته یادآور لحظاتی طلایی اند که گهگاه با به خاطر آوردنشان میخواهیم از شادی پر و بال دربیاوریم.
اما آنچه معمولا بیشتر بر ذهنمان فشار میاورد احساسهای بد است.
چه بسا روزی با انگیزه و شور و هیجان فوقالعاده ای از خواب بیدار شویم و دنیا به کاممان باشد. ولی گاهی فقط در عرض یک ثانیه، یک اخم، یک بی احترامی، یا یادآوری یک شکست، میتواند همه چیز را خراب کند. و این احساس گاهی همه روز طول میکشد. ممکن است دهها کتاب درباره رفتار و انگیزش و تسکین های روحی خوانده باشیم. ممکن است درون نگری، آینده نگری و گذشته نگری داشته باشیم ولی همینکه کسی ناراحتمان میکند یا به مصیبتی گرفتار میشیم، ممکن است همه اینها از ذهنمان خارج شود و به جایش احساسات بد تا مغز استخوانمان نفوذ کند و همه نداهای عقل را که میتوانست به ما امید و اطمینان دهد که زندگی میتواند دوباره خوب شود را از وجودمان بیرون براند.
بیشتر ما عوارض این حالت را میشناسیم: بی حوصلگی، افسردگی، بی حالی، بیتفاوتی، از دست دادن روحیه، کسالت و اندوه، بی رغبتی به انجام کارها، بی برنامگی، بی اشتیاقی، تنهایی و خلاصه خالی بودن از حس و شور زندگی.
اما خبر خوب این است که اگرچه نمیتوانیم جلوی احساسات بد را بگیریم، اما میتوانیم از ماندنشان جلوگیری کنیم. این کتاب تنها درباره راه رهایی از دست احساسات بد پس از پیدایش آنها نیست بلکه درباره چگونه یافتن احساس های خوب هم هست. کتابی درباره دوس داشتن، حرف زدن، گوش کردن و خواستن و بخشیدن و گرفتن و تعیین مقصد زندگی و لذت بردن از سفر زندگی است. زندگی تنها سفری است که در این دنیا در پیش داریم و علیرغم کمبودهای خود و نواقص دنیایی که در آن به سر میبریم، کاری کنیم که سفر خوبی باشد.