اگر میخواهید با افزایش سن، اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، باید برخی رفتارها را کنار بگذارید. در این مقاله، ۸ رفتاری که باید از آنها دوری کنید تا با اعتماد به نفس و مهربانی پذیرای سن خود باشید، معرفی میکنیم.
به گزارش فراطب، با ما همراه باشید تا با شناخت و خداحافظی از این رفتارها، گامهای محکمتری به سمت پختگی و اطمینان بردارید.
۱) خداحافظی با نیاز دائمی به تایید
در زندگی، خواستن تایید دیگران کاملاً طبیعی است، اما با افزایش سن، تکیه مداوم بر این تایید میتواند به عزت نفس ما آسیب برساند. وقتی برای احساس خوب بودن به نظر دیگران وابسته باشیم، خودمان را از درون ضعیف میکنیم. یاد بگیرید به غریزهها و تصمیمهای خود اعتماد کنید و تنها تاییدی که واقعاً مهم است را از خودتان بجویید، تا با اعتماد به نفس بیشتری پیر شوید.
۲) فراموش کردن اشتباهات گذشته
همه ما در زندگی خود اشتباه میکنیم و این اشتباهات بخشی از فرایند یادگیری هستند. با بالا رفتن سن، مهم است که اشتباهات گذشته را رها کرده و اجازه دهیم تجربیات جدید ما را تعریف کنند. این نگرش نه تنها به ما کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتری پیش رویم، بلکه موجب میشود که از هر فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم.
۳) اهمیت دادن به سلامت جسمانی
حفظ سلامت جسمانی با افزایش سن اهمیت بیشتری پیدا میکند. ورزش منظم نه تنها به حفظ سلامت جسم کمک میکند بلکه روحیه و اعتماد به نفس را نیز تقویت میبخشد. فعالیتهایی مانند پیادهروی، یوگا یا حتی رقص، میتوانند تأثیرات شگرفی بر سلامتی عمومی داشته باشند. به بدن خود اهمیت دهید و با فعال ماندن، جوانی و شادابی خود را حفظ کنید.
۴) رویارویی با تجربیات جدید
اجتناب از تجربیات جدید میتواند مانعی در مسیر رشد و توسعه شخصی باشد. خواه یادگیری مهارتهای جدید، سفر به مکانهای ناشناخته، یا تلاش برای کشف هویت جدید باشد، همه و همه میتوانند به شما کمک کنند تا از زندگی لذت ببرید و در هر سنی اعتماد به نفس داشته باشید. به جای اینکه از تغییر بترسید، آن را به عنوان فرصتی برای یادگیری و تجربهکردن بپذیرید.
۵) توقف مقایسه با دیگران
مقایسه خود با دیگران یکی از رفتارهایی است که باید با آن خداحافظی کنید، زیرا این عمل میتواند اعتماد به نفس شما را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. هر فردی مسیر منحصر به فرد خود را دارد و مهم این است که به جای مقایسه، روی پیشرفتها و موفقیتهای شخصی خود تمرکز کنید. این نگرش به شما کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتری در مسیر زندگی قدم بردارید.
۶) ارزش قائل شدن برای علایق شخصی
زندگی پر از مسئولیتها ممکن است ما را از تعقیب علایقمان باز دارد، اما برای حفظ اعتماد به نفس با افزایش سن، حیاتی است که به آنها اهمیت دهیم. وقتی به چیزهایی که دوست داریم اهمیت میدهیم، نه تنها خوشحالتر میشویم، بلکه احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس نیز تقویت میشود. پس فرصتهایی را برای نقاشی کشیدن، نوشتن، یا هر علاقه دیگری که دارید، فراهم کنید تا زندگیتان را با شور و اشتیاق پر کنید.
۷) پذیرش تغییر
تغییر یکی از ترسهای بزرگ بسیاری از افراد است، اما یادگیری برای پذیرش آن میتواند به طرز چشمگیری به افزایش اعتماد به نفس کمک کند. تغییرات، چه کوچک و چه بزرگ، فرصتهایی برای رشد و یادگیری به همراه دارند. برای پذیرش تغییر، بر روی تواناییهای خود تمرکز کنید و به خود یادآوری کنید که هر تغییری میتواند شروعی برای شروعی نو و بهتر باشد.
۸) باور به ارزش خود
یکی از چالشهایی که با افزایش سن روبرو میشویم، تردید در ارزش خودمان است. باور به ارزش شخصی و پذیرش این که شما به عنوان یک فرد، بیقید و شرط ارزشمند هستید، کلید افزایش اعتماد به نفس است. مهم است که به خودتان یادآوری کنید که شما ارزش دارید، نه تنها به خاطر دستاوردهایتان بلکه به خاطر انسانیت خود. شک در ارزش خود را کنار بگذارید و با اعتماد به نفس به پیش بروید، چرا که شما برای جهان ارزشمند هستید.
جمع بندی
اعتماد به نفس با افزایش سن تقویت میشود اگر به رفتارهای مخرب خود خداحافظی کنیم. پذیرش تغییر، توقف مقایسه با دیگران، رها کردن اشتباهات گذشته، اهمیت دادن به سلامت جسمانی، پرداختن به علایق شخصی، و داشتن باور به ارزش خود، همگی به ما کمک میکنند تا با اعتماد به نفس بالاتری زندگی کنیم. هر سنی فرصتی برای رشد و ارتقاء است؛ پس از آن به نفع خود استفاده کنید.
زمانی که ما در دستیابی به عادتها شکست میخوریم، اعتمادمان را به خود از دست میدهیم، به
تواناییهایمان باور نداریم که میتوانیم کاری را درست انجام دهیم و احساس گناه میکنیم و در برخی اوقات از خودمان متنفر میشویم.
این واقعیت بدی برای عادتهای پیش روی ماست. همچنین دلیلی بر نارضایتی از خودمان است.
زمانی که عادت جدیدی را شروع میکنیم، اگر واقعا به تواناییهایمان در پیگیری و تداوم اعتقاد نداشته
باشیم، احتمال موفقیت کاهش می یابد، زمانی که موانعی در سر راه ما قرار میگیرد، دچار تردید میشویم،
در زمان انصراف از ادامه ی مسیر، بخشی از ذهن ما میگوید: "می دانستم که این اتفاق می افتد، این ذهنیت
من را در مورد تو تایید میکند، بازنده " و بعد دست از کار میکشیم به جای آنکه به کار بچسبیم و حس
تسلیم شدن را مغلوب کنیم.
از دست دادن اعتماد ریشه در قضاوت خودمان دارد، زمانی که در انجام کاری موفق نمیشویم – که بدون شک اجتناب ناپذیر است حتی اگر منضبطترین فرد روی زمین باشید- آن را چون چماقی بر سر خودمان
میکوبیم. "چه غلطی میکنی؟ چرا ادامه ندادی؟ تو را چه میشود؟ واقعا دلم میخواست بهتر بودی و
اینقدر به همهی کارها گند نمیزدی"
برای برخی از ما، این صدای والدین ماست یا یکی از آنها یا شاید یکی از برادر و خواهرها یا یک همکلاسی
یا یک آشنا یا ترکیبی از آنها در کنار هم. افرادی که طی سالها ما را نقد کرده اند.
چطور دوباره اعتماد را به دست آوریم؟
ما نیاز به یادگیری برخی مهارتها داریم:
1 -بپذیرید که شکست، دلیلی برای قضاوت کردن خودتان نیست. این پذیرش قلبی اهمیت زیادی دارد و اگر هیچ چیز دیگری یاد نگیرید، این پذیرش، یک راه حل قطعی است. به جای درونی کردن شکست به عنوان شاخصی از غیر قابل اعتماد بودن، باید یاد بگیرید که شکست فقط یک رخداد خارجی است. بله مطمئنا ما درگیر آن رخداد بوده ایم، اما شبیه انداختن توپ به سمت
حلقه ی بسکتبال است. اگر توپ ما گل نشد به این معنی نیست که آدم وحشتناکی هستیم، بلکه به این معنی است که نیاز است تا دقت یا تمرین بیشتری بکنیم، شاید جلوتر برویم، شاید به شیوه ی دیگری پرتاب کنیم، یک نردبان زیر پایمان بگذاریم، حلقه را گشادتر کنیم، کسی را پیدا کنیم تا به
ما کمک کند، در این بازی هیچ قانونی وجود ندارد، ما می توانیم راههایی را بیابیم که موفق شویم.
شکست تنها شاخصی است از اینکه چیزی در روش ما نیاز به تغییر دارد.
2 -خودتان را برای اشتباهات گذشته ببخشید. پیش از آنکه دوباره به خودتان اعتماد کنید، شما
باید از تمام شکست های گذشته و از احساس بدی که نسبت به آنها دارید، عبور کنید. همین حالا
وقت بگذارید و آن را انجام دهید. بله شما شکست خورده اید، همه شکست میخوریم. دلیلی برای احساس بد در مورد خودتان وجود ندارد. آن را رها کنید و به خودتان بگویید که خوب هستید و
اشتباهات خطای شما نیست، بلکه باید در روش خود تغییراتی بدهید.
3 -قولهایی به خودتان بدهید و روی آن بمانید. این گام زمانبر است، زیرا اعتماد یک شبه بر نمیگردد. قول های کوچک به خودتان بدهید، هر چقدر کوچکتر، بهتر. مثال اگر عادت مورد نظر شما،
یوگاست، تمام کاری که باید انجام دهید این است که روی تشک بنشینید. حتی نیاز به پنج دقیقه هم نیست. هر کاری را بکنید که به این قول وفادار بمانید. مشابه آن برای چیزهای دیگر. فقط شروع
به نوشتن کنید، فقط یک نوع سبزیجات را در غذای خود بگذارید، کامپیوتر خود را برای یک دقیقه ببندید. قولهای کوچک و تلاشهای زیاد برای نگه داشتن آنها به شما در طول زمان ثابت می کند که
چقدر با ارزش هستید.
4 -کار در زمانهای سخت را یاد بگیرید. همیشه زمانهایی وجود دارد که دوست ندارید کاری
بکنید، تمایل به انصراف از ادامه ی مسیر دارید، حس شروع دوباره را پس از یکی دو روز رخوت از
دست داده اید. نخست مشخص کنید که دلیل آن کمبود انگیزه است و نیاز به تلاش بیشتری دارد.
دوم افکار منفی و تردید آمیز در مورد تواناییهای تان و یا توجیه و بهانه تراشی را تشخیص دهید و به
آنها گوش نسپارید. سوم با خود بگویید که تمام نیاز شما برای انجام کار، انگیزه ی بیشتر است، از دوستی کمک بخواهید، به اینترنت سر بزنید، به خودتان جایزه ی بزرگی بدهید و یا یک چالش را
برای خود در نظر بگیرید.
چهار گام. نه خیلی آسان و نه آنقدر سخت که از عهده ی آن بر نیایید. می توانید به خودتان اعتماد کنید و
عادت های جدید شکل دهید و به آنها بچسبید و زمانی که اعتماد خود را به دست آوردید، دیگر هیچ چیز جلو دارتان نیست.