زندگی یعنی رنج کشیدن و هدف از آن یافتن معنا در رنج کشیدن است...
خویشتن خواهی، ظریفترین، دشوارترین، بردبارترین و واپسین هنر است....
آن که همیشه شاگرد میماند، آموزگار خویش را پاداشی به سزا نمی دهد...
زنانی هستند که حتی اگر آنان را بررسی کنی، وجود درونی ندارند، بلکه تمام وجود آنان نقاب است.
بدا به حال مردی که با چنین موجودی اشباح گونه و ضرورتا ارضاء نشدنی تن به زندگی دهد.
اما همین زنان میتوانند میل مردان را به بیشترین حد ممکن تحریک کنند و این چنین مرد به جستجوی روح آنان میرود و همچنان به این جستجو ادامه میدهد...
هیچ چیز به اندازهی رنجِ شدید، حساسیتِ شخص را تیز نمیکند.
رنجِ شدید، استعداد های نهفتهی فرد را با برانگیختنِ آنها به توجه و فشار مداوم که اغلب میتواند به کشف های تازه و چشمانداز های جدید از واقعیت و زندگی منجر شود تحریک میکند...
از این پس عشق من عبارت خواهد بود از ((عشق به سرنوشت))...
بیبند و باری نه زادهی شادی، که زادهی ناشادمانی است...
تنها وظیفه ات این است که همان شوی که هستی. قوی باش، در غیر این صورت، تا ابد، برای بزرگ جلوه کردن؛ از دیگران استفاده خواهی کرد...