زندگی ما سریالی از خیالبافی ها، ایدهآل ها و انتظارات است اما
متاسفانه، اغلب از داشتن آنها آگاه نیستیم.
همه ی ما خیالپردازی میکنیم و این تصورات میتوانند بسیار زیبا باشند اما مساله این است که زندگی بر پایه ی خیالپردازی نیست.دایره سرگردانیم".
چند نمونه از خیالپردازیها:
ما از خودمان ناراضی هستیم چون خیالپردازی هایمان به واقعیت نمیپیوندد، که اندامی عالی، همسری
کامل و یا شغلی رویایی داشته و در همه چیز خوب باشیم. هیچ وقت گند نزنیم، عادتهای عالی داشته باشیم،
هیچ وقت کارها را به تعویق نیاندازیم و یا کاریزمای یک ستاره سینما را داشته باشیم.
ما همچنین از دیگران ناراضی هستیم چون مطابق خیالات ما رفتار نمیکنند، که همیشه با ما مهربان باشند،
نگران ما و رسیدن ما به خواسته هایمان باشند و بی ادب و سرد نباشند، ما را نادیده نگیرند و همیشه سر وقت به محل قرار بیایند.
ما از زندگیمان ناراضی هستیم چون زندگی ما آن طور که خیال میکردیم، از آب در نیامده، که هوا همیشه
عالی باشد، خانه ی زیبا و شغل خوب داشته باشیم و همیشه در مرکز شادی و آرامش و هیجان بوده و با
مردمی که دوستمان دارند احاطه شده باشیم و همه چیزهای عالی در زندگی ما تغییر نمیکنند.
رضایت در مورد رها کردن این خیالبافی هاست و فهمیدن اینکه زندگی بدون آنها هم عالی است. اطرافیان ما
بدون خیالپردازی هم عالی هستند و خود کنونی ما شگفت آوریم.
چطور می توان از دست خیالات رها شد؟ نخست با آگاه شدن نسبت به آنها. مراقب خودمان بودن در هنگام
خیالپردازی، پذیرش اینکه این واقعه رخ میدهد ولی ما به آن نیازی نداریم. به راحتی از آنها گذشتن. درک
واقعیت و پذیرفتن عظمت زندگی بدون هیچگونه خیالپردازی.
واقعیت همینجاست. تنها باید یاد بگیریم که آن را ببینیم.
گام عملی: در زمان ناراحتی، ناامیدی، عصبانیت و یا اضطراب با درک احساسات خود بنویسید که کدام
تصورات شما به واقعیت تبدیل نشده که احساسات شما را متاثر کرده است. از دست آنها خالص شدن را
تمرین کنید.