یکی از خصوصیات عجیب من اینه که خیلی عادی با مسائل زندگی برخورد میکنم. مسائلی که از نظر بقیه خیلی مهم است و تمام فکر و انرژیشون رو صرفش میکنند شاید بگم من تا حالا بهش فکرم نکردم یکیش تشکیل زندگی مشترک. در عوض چیزهای خیلی کم اهمیت از نظر بقیه تا این برهه از زمان مدام ذهنمو درگیر کرده چیزایی مثل اندیشیدن به علم های مختلف و جایگاه ما در جهان هستی یا تشکیل حیات روی زمین و مسائلی از این جنس. هم بقیه به نظرم عجیبن که چطور نسبت به این سوالات اساسی بی تفاوت اند وهم من از نظر بقیه که به چه چیزایی فکر میکنم