وقتی نیچه گریست، اثر اروین دیالوم، روان درمانگر، رمان نویس و استاد دانشگاه استنفورد است. نویسنده در این کتاب کلیاتی از تفکرات و فلسفه نیچه را در قالب رمانی دلچسب و گیرا ارائه میدهد. این رمان بیشتر به دلیل ساده نویسی و طرح کلی جذابی که دارد موفقیت زیادی کسب کرده و میشه گفت یکی از شاهکارهای اروین دیالوم می باشد که خواندن آن به همه آنهایی که اهل کتاب خواندن هستند توصیه میشود. بی شک این کتاب را باید جزو کتابهایی که قبل از مرگ باید آنها را خواند باید به حساب آورد. در اینجا قسمت هایی از این کتاب را انتخاب کرده ام که خواندنش برای شخص من جذاب بوده و از خواندنش لذت بردم. امیدوارم که شما نیز از آن لذت ببرید.
یونانی های قدیم آن را یک نیروی الهی می دانستند که با فرد زاده می شود و آدم های عادی از وجودش بی بهره اند؛ اما روانشناسان امروزی می گویند کاریزما، بیشتر از آنکه یک نیروی معجزه آسا باشد، یک مهارت است؛ مهارتی که با تسلط تان بر حرکات چهره، بدن و حتی تک تک واژه هایتان می توانید از آن بهره مند شوید. کاریزماتیک ها خوب می دانند که چطور یک پیام را درست به هدف ببزنندو مخاطب را روزها و سال ها با جملات شان درگیر کنند.
برای کاریزماتیک بودن، بیشتر از آنکه به یک نیروی مادرزاد یا دانش خارق العاده نیاز داشته باشید، به مهارت های درست سخن گفتن و هدف گیری درست پیام نیاز دارید، پس از همین حالا شروع کنید و شما هم کاریزماتیک شوید.
● شروع حرف اول را می زند
یک فرد کاریزماتیک، خوب می داند که از کجا باید شروع کند و در لحظه اول چه تاثیری را روی مخاطبش بگذارد. با یک لبخندعمیق و جادویی کار را شروع کنید. به مخاطب تان با گشاده رویی این حس را القا کنید که گفت و گوی امروز برایتان اهمیت زیادی دارد و شما با تمام وجود، برای شنیدن پاسخ ها و نظراتش منتظر هستید. بعد از یک لبخند عمیق، کمی به سمت او بروید و با گشاده رویی با مخاطب امروز تان دست بدهید و اهمیت این ملاقات را برایش یادآوری کنید.
● یک پیام ماندگار بفرستید
کاریزماتیک ها جملات را بدون برنامه و هدف بیان نمی کنند. فرستادن پیام در دنیای آنها، راز و رمز خودش را دارد. اولین اصلی که چنین افرادی به آن پایبند هستند، کمک به شنونده برای درک کردن، ارتباط برقرار کردن و به خاطر سپردن پیام است. حتما می
پرسید که چطور چنین کاری امکان پذیر است.
کاریزماتیک ها با کمک استعاره، تشبیه و مقایسه به چنین هدفی می رسند. مهم نیست که بخواهید یک سخنرانی در مورد پیچیده ترین موضوعات تخصصی را ارائه دهید یا در مورد موضوعی با یکی از دوستان تان صحبت کنید.
استعاره می تواند در هر جا و هر متنی به کمک شما بیاید، اما فراموش نکنید که استعاره های شما، باید شایسته موقعیتی که در آن قرار گرفته اید باشد، پس با هوشمندی تان بدانید که در چه فضایی هستید و بعد از معجزه از این سه عنصر کمک بگیرید.
سخنرانی چندان درک نشده است، اما باید بگوییم که این روش، یکی از ساده ترین و تاثیرگذارترین تاکتیک هایی است که می توانیدیاد بگیرید و در صحبت هایتان از آن استفاده کنید.
با کمک تضاد، مخاطب را وارد یک کشمش کنید و او را اسیر توانایی تان در فلسفه بافی کنید. به کار بردن جملات متضاد، مخاطب رابه یک درگیری درونی وارد می کند و عقاید کهنه او را به چالش می کشد. اینجاست که مخاطب گمان می کند در تمام این سال ها
در اشتباه بوده و باید سر و سامانی به عقاید قدیمی اش بدهد.
● ادیب باشید
جملات ادبی و تک بیت ها، چه در گفت وگوهای روزانه و چه در سخنرانی های بزرگ، به کرات استفاده می شود اما یک فردکاریزماتیک، بیشتر از هر کس دیگری از آنها کمک می گیرد. تفاوت این جملات با داستان ها در این است که این بار شما به متن به طور کامل وفادارید و دقیقا همان چیزی را که یک شاعر یا نویسنده بیان کرده، مطرح می کنید. این جملات می تواند در شروع
صحبت های شما به کار برود یا در پایان آن، باعث ماندگاری کلام تان شود.
چنین پایان بندی ای، می تواند مثل یک نتیجه گیری باشد و چند ساعت صحبت شما را در چند بیت یا چند جمله خلاصه کرده وآن را در ذهن مخاطب حک کند. شاید گاهی لازم باشد از اشعار فردوسی استفاده کنید و گاهی هم چند جمله از یک طنزپرداز ماهر
بتواند ارزش کلام شما را چند برابر کند.
● شنونده را وارد میدان کنید
وارد کردن مخاطب به جریان صحبت هایتان راه های متفاوتی دارد اما سؤال کردن یکی از بهترین راهکار هاست. مطرح کردن این پرسش ها می تواند دو تاثیر متفاوت داشته باشد؛ سؤال شما می تواند خیلی صریح و ابتدایی باشد و با اولین جرقه ذهن شنونده،
پاسخش را دریافت کند. چنین سؤالی ابزار آدم های کاریزماتیک نیست؛ اما از طرف دیگر، سؤال شما می تواند به طراحی یک پازل کمک کند و ذهن مخاطب را برای دریافت جواب، ساعت ها و روزها به فعالیت وادارد. با سؤال تان ذهن مخاطب را درگیر کنید و به او
این حس را بدهید که پاسخش می تواند تاثیر خارق العاده ای بر این موضوع بگذارد.
به او بفهمانید که این پاسخ و نتیجه گیری او در مورد این موضوع، می تواند تکلیف خیلی چیز ها را عوض کند. کاریزماتیک ها،خشک و بی حرکت حرف نمی زنند. صحبت های آنها برخلاف افراد ناموفق، هیچ شباهتی به خواندن یک متن از رو ندارد. آنها میتوانند بهترین کمک را از بدنشان بگیرند و با خندیدن، اخم کردن و تکان دادن به موقع دست ها، شدت پیام شان را بیشتر کنند.
کاریزماتیک ها، ظاهرشان را با پیام شان هماهنگ می کنند. در جایی که یک پیام حماسی می خوانند، محکم تر حرف می زنند و وقتی یک خاطره خنده دار را تعریف می کنند، لبخند آرامی را روی لب هایشان می آورد. یک فرد کاریزماتیک می داند که تعجبش را
باید هم با حرف و هم با چهره اش نشان دهد و خشمش را هم تنها با یک کلمه به نمایش نمی گذارد.
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
زبان بدن
زبان بدن و حضور موثر از مولفه های مهم افراد کاریزماتیک است. زبان بدن صحیح می تواند بدون گفتن هچ کلمه ای، قدرت، صمیمیت ودوست داشتنی بودن شما را افزایش دهد. تقویت زبان بدن را با محکم ایستادن آغاز کنید .
شانه هایتان را صاف و محکم و سرتان را بالا نگه دارید. داشتن حالت بدنی خوب نه تنها شما را با اعتماد به نفس و مسلط نشان میدهد، به شما این احساس را می دهد که در مسیر موفقیت هستنید. تحقیقات نشان می دهد که افراد کاریزماتیک گرایش دارند که بسیارمثبت باشند. بنابراین بیشترین تلاش خود را برای داشتن دیدگاه و نگرش مثبت به کار گیرید. حضور فعال اندکی با زبان بدن متفاوت است و با کیفیت توجه شما ارتباط دارد .
زمانی که شما حضور موثر دارید، تمام توجه خود را به فردی می دهید که با او هستید و به ذهن خود اجازه نمی دهید که به چیز دیگری مشغول شوید. شما خود و توجه تان را تنها به آن فرد اختصاص می دهید. برای تقویت حضور موثر ، با یادگیری مهارت گوش دادن فعال آغاز کنید. زمانی که یک نفر با شما صحبت می کند ، مطمئن شوید که توجه کامل خود را به صحبت های او معطوف کرده اید. نگران این نباشید که پس از پایان یافتن حرف او شما چه خواهید گفت. بیشترین تلاش خود را برای ماندن در همان لحظه و هشیاربودن به کار گیرید. حتما از تاثیر این مهارت روی روابط خود شگفت زده خواهید شد.
انتقال احساس خوب
افراد کاریزماتیک باعث می شوند که دیگران احساس مهم بودن و خوب بودن بکنند. به جای تمرکز بر موفقیت های خودشان حجم زیادی از زمان و انرژی خود را به تلاش برای انگیزه دادن به دیگران اختصاص می دهند. با کمک به افراد دیگر آنها محیطی پر ازانرژی مثبت خلق می کنند، محیطی که مانند یک مغناطیس دیگران را به خود جذب می کند .
شما می توانید این مهارت را با کمک کردن و تحسین دیگران در زمانی که به آن نیاز دارند، در خودتان تقویت کنید. با شخص مقابل خود به گونه ای برخورد کنید، گویا مهمترین شخصی است که امروز ملاقات می کنید.نسبت به پیشرفت ها و موفقیت های خودفروتن و متواضع باشید و زمانی که دیگران کاری را خوب انجام می دهند، صادقانه آنها را تحسین و از آنها سپاسگزاری کنید. همچنین می توانید برای اعضای کم تجربه ی تیم خود مربی باشید و یا گه گاه به صورت اتفاقی کارهای مهربانانه ای مثل بردن شیرینی، تنقلات یا قهوه برای همکاران پرکار انجام دهید . هم چنین یک لبخند از روی مهر و صداقت در زمان مناسب می تواند در افراد احساس خوبی ایجاد کند .
توجه، صمیمیت و صداقت تا حد زیادی در شکل دهی کاریزما اهمیت دارد . اگر در تحسین دیگران، به صورت مکانیکی یا دور ازواقعیت رفتار کنید، دیگران متوجه عدم صداقت شما خواهند شد.
هوش هیجانی و همدلی
یک ارتباط قوی بین هوش هیجانی و کاریزما وجود دارد. رهبران با هوش هیجانی از احساسات خود و هم چنین احساسات اطرافیانشان به خوبی آگاهند .
این آگاهی به آنها اجازه می دهد که در شرایط بحرانی و استرس زا آرام و قوی باشند و نیازهای عاطفی دیگران را به خوبی برآورده کنند. همدلی بخش مهمی از این مهارت است . زمانی که شما قادر باشید دیدگاه ها، خواسته ها و نیازهای دیگران را درک کنید،پنجره ای رو به درک و ارتباط عمیق تر گشوده اید. هوش هیجانی و مهارت همدلی خود را از طریق به کنترل درآوردن احساسات خصوصاً در زمان خستگی و استرس تقویت کنید. هم چنین توجه به دیگران (از طریق دقت به زبان بدن و آنچه می گویند) شما راقادر خواهد کرد تشخیص دهید آنها چه خواسته و نیازی دارند و در نتیجه واکنش مناسبی نشان دهید.
اعتماد به نفس و قاطعیت
افراد کاریزماتیک اعتماد به نفس دارند و می دانند چگونه قاطع باشند. با ساختن اعتماد به نفس شروع کنید. شما می توانید این ویژگی را از طریق به کارگیری بیشتر توانایی های خود در محل کار، تعیین و دستیابی به اهداف کوچک، و کسب دانش و مهارت های موردنیاز برای بهتر کار کردن ، در خود تقویت کنید .
علاوه بر این موارد بهتر است مهارت صحبت کردن در جمع را در خود بهبود بخشید به گونه ای که بتوانید در مقابل یک گروه با اعتماد به نفس و واضح و رسا صحبت کنید. قاطعیت تا حدودی متفاوت است. زمانی که شما قاطع (ابرازگر) هستید، خواسته ها ونیازهای خود را مطرح می کنید و در عین حال به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام می گذارید .
افراد قاطع قدرت فردی خود را نشان می دهند اما این قدرت را با مهربانی ، احترام و متانت مورد استفاده قرار می دهند. ابراز وجود و اعتماد به نفس به دنبال یکدیگر می آیند. پس از آنکه اعتماد به نفس خود را افزایش دادید، می توانید از طریق تشخیص نیازها و
خواسته های خود در هر موقعیت و هم چنین شناسایی خواسته ها و نیازهای دیگران ، روی توانایی ابراز وجود خود کار کنید. برای آنچه که نیاز دارید، محکم به پا خیزید اما این کار را با احترام انجام دهید.
عادت های عالی بودن در کار و زندگی را در خود ایجاد کنید
پـرورش عادتهـای جدیـد یـک مسـئولیت دائمـی بـرای هـر فـردی اسـت و به قـدری اهمیـت دارد کـه نبایـد بـه
حـال خـود رهـا شـود بلکـه بایـد مـدام بـر روی آن کار شـود.
برخـی عادتهـای انسـانهای بسـیار موفـق عبـارت اسـت از وقـت شناسـی، انضبـاط، مدیریـت زمـان عالـی، تکمیـل
وظایــف و اندیشــمندی. اینهــا عادت هایــی هســتند کــه شــما میتوانیــد از راه تکــرار آنهــا را بــه دســت آوریــد، عاداتـی کـه بـه شـما کمـک میکننـد تـا سـریعتر پیشـرفت کنیـد. مسـئولیت شـما ایـن اسـت کـه در هـر حـوزه از زندگیتــان عادت هایــی را پــرورش دهیــد کــه به مــرور زمینــه عملکــرد بهتــر در آن بخــش را فراهــم میکننــد.
بـرای پـرورش عـادت دلخـواه خـود کافـی اسـت در هـر فرصتـی طـوری عمـل کنیـد کـه گویـی آن عـادت را داریـد
بـا انجـام ایـن روش و تکـرار آن شـما بـه ترتیـب عـادت دلخواهتـان را در خـود ایجـاد میکنیـد به طـوری کـه ایـن عـادت جزئـی دائمـی از شـخصیت شـما میشـود.
زندگی شخصی و خانوادگیتان را بهبود ببخشید
ً خوشـبختی در زندگـی عمدتـا بـه دلیـل داشـتن روابـط خـوب بـا اعضـا خانـواده، دوسـتان و همـکاران حاصـل میشـود.
تحقیقاتـی کـه توسـط دانیـل گلمـن و دیگـران انجـام شـده نشـان میدهـد کـه مهـارت در ایجـاد روابـط اجتماعـی خـوب تأثیـر بیشـتری بـر موفقیـت دارد تـا مجموعـه تواناییهـای ذهنـی، تحصیلـی و تجربـه.
ارزشهای خانوادگی و فردی را معین کنید
ارزشهـای شـما در ارتبـاط بـا خانـواده و سـایر افـراد مهـم زندگیتـان چـه هسـتند؟ اصـول مشـترک ایـن ارزشهـا
چیســت و در روابــط خــود بــا دیگــران شــما مظهــر چــه ارزشــی هســتید؟ در روابــط اجتماعــی چــه نــوع رفتــاری را
مناســب میدانیــد و از نظــر شــما چــه عواملــی در شــخصیت و رفتــار خــود و دیگــران بیشــترین اهمیــت را دارد؟
هنگامـی کـه رفتارتـان بـا دیگـران انعـکاس واالتریـن ارزشهایتـان باشـد احسـاس خوشـحالی و اعتمـاد بـه نفـس
بیشـتری بـه شـما دسـت میدهـد. بـرای خـود بهـا و احتـرام بیشـتری قائـل میشـوید احسـاس آرامـش و رضایـت
بیشــتری میکنیــد و در زندگیتــان بــا ســایرین هماهنگــی بیشــتری را تجربــه میکنیــد. اگــر همــواره بــر طبــق
ارزشهایتـان عمـل کنیـد، یـک زندگـی طبیعـی همـراه بـا آرامـش را خواهیـد داشـت.
ارزشهـای شـما در رفتارتـان منعکـس میشـود، بخصـوص هنگامـی کـه تحـت فشـار قـرار بگیریـد یـا دچـار وسوسـه شـوید. وقتـی کـه خسـته، عصبانـی، تحـت فشـار و یـا احسـاس بیهودگـی کنیـد اغلـب گفته هـا یـا اعمالـی انجـام میدهیـد کـه کامـلا غیرمنتظـره اسـت و ایـن اوقـات ارزش یـا اعتقاداتـی را اظهـار میکنیـد کـه خودتـان از آنهـا اطلــاع نداشــته اید.
تصویر ذهنی شفافی برای آینده خود و خانواده تان بسازید
تصویر ایده آل و شفاف ۵ ساله ای برای خود و خانواده تان بسازید.
میتوانید برای تصویر سازی بهتر پاسخ به پرسشهای زیر را در نظر بگیرید:
– نظرتان در مورد یک زندگی خانوادگی کامل )بیعیب و نقص( چیست؟
– دوست دارید چه نوع محیط زندگی و خانه برای خودتان و خانوادهتان بسازید؟
– دوست دارید در زندگی خانوادگی چه چیزهایی را تجربه کنید؟
– دوسـت داریـد بـا هـر یـک از اعضـاء خانـواده و کسـانی کـه بـا آنهـا بسـیار صمیمـی هسـتید چـه نـوع روابطـی
داشـته باشـید؟
– و....
من با استعدادی بودم. یعنی هستم. بعضی وقت ها به دست هام نگاه می کنم و فکر می کنم که می توانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دست هام چه کار کرده اند؟ یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند، سیفون کشیده اند و غیره. دست هایم را حرام کرده ام. همین طور ذهنم را.
چارلز بوکوفسکی
۱-قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید . . .
قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید . . .
۲-اعتماد ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد . . .
۳- ایستادگی کن تا روشن بمانی . شمع های افتاده خاموش می شوند . ..
۴- دوست بدار کسی را که دوستت دارد . . . حتی اگر غلام درگاهت باشد.
با کسانیکه دوستت ندارند ، دشمنی مکن هرگز .
۵- هیچ کدام از ما با “ای کاش” . . .
به جایی نرسیدهایم . . .
۶- “زمان” وفاداریه آدمها را ثابت میکند . . .
نه “زبان” . . .
۷- همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوانیم بگوئیم . . .
اما گفته ها را نمیتوانیم پس بگیریم . . .
۸- خودبینی ، دیدن خود نیست . . .
خودبینی . ندیدن دیگران است . . .
۹- هیچ آرایشی شخصیت زشت را
نمی پوشاند . . .
۱۰- آدمـها را به اندازه لیاقت آنها دوست بدار و به اندازه ظــرفیت آنها ابراز کن.
۱ -مشخص کنید در هر زمینه از زندگیتان چه میخواهید. شفاف بودن خواسته ها بسیار مهم است.
۲ -خواسته هایتان را واضح و دقیق بنویسید، طوری که قابل سنجش و اندازه گیری باشد.
۳ -بـرای دسترسـی بـه هدفهایتـان مهلـت تعییـن کنیـد و اگـر هدفـی هـدف یـا هدف هـای فرعـی هـم دارد بـرای آنهـا هـم مهلـت تعییـن کنیـد.
۴ -یک لیست از کلیه اقداماتی که باید انجام دهید تا به هدفتان برسید تهیه کنید.
۵ -لیست تهیه شده را بهصورت برنامهای تنظیم و اولویت بندی کنید.
۶ -بر اساس برنامه فوق فوراً کار را شروع کنید.
۷ -از همیـن امـروز تصمیـم بگیریـد هـر روز بـرای نزدیکتـر شـدن بـه هـدف اصلـی کاری بکنیـد. ایـن عـادت کـه هـر روز در ایـن جهـت اقدامـی بکنیـد بـه کارتـان شـتاب میدهـد. اقـدام روزانـه عزمتـان را راسـخ، انـرژی شـما را افزایــش و میتوانــد نقطــه عطفــی در زندگیتــان باشــد.
خودتان را متعهد کنید که همیشه برتر باشید
بـرای دسـتیابی بـه عملکـرد برتـر خـود را متعهـد کنیـد و از همیـن امـروز تصمیـم بگیریـد کـه در حـوزه کاریتـان جـزء ۱۰ درصـد برتـر باشـید و در ایـن راه از هیـچ تلـاش، فـداکاری و صـرف وقـت دریـغ نکنیـد.
اشـخاصی کـه بـه علـت تجربـه محـدود و خـود نابـاوری هرگـز بـه فکرشـان خطـور نکـرده کـه میتواننـد در کاری عالـی باشـند اگـر گاهـی عملکـرد خوبـی هـم داشـته باشـند آن را بـه شـانس و اتفـاق نسـبت میدهنـد.
این را باور داشته باشید که هر کس که امروز عملکرد خوبی دارد، زمانی عملکرد ضعیفی داشته است.
زندگــی ماننــد یــک ســلف ســرویس اســت. هیچکــس چیــزی را بــه شــما نمیدهــد. شــما نمیتوانیــد ســر میــز بنشــینید و انتظــار داشــته باشــید دیگــران بــه شــما خدمــت کننــد. بایــد بلنــد شــوید، قبــول مســئولیت کنیــد و بــه
خودتــان خدمــت کنیــد.
خوشـبختانه راه موفقیـت در زندگـی هرگـز تعطیـل نمیشـود و بـه مـدت ۲۴ سـاعت بـاز اسـت. شـما میتوانیـد بـا تصمیمـات بهترتـان دوسـت یـا دشـمن خودتـان باشـید.
آیا شما هنگام غذا خوردن میتوانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و ثمره آن معطوف کنید. یا اینکه از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید؟
تمرکز واقعی یعنی اینکه اگر شما در طول روز به پنج فعالیت مشغولید، در هر فعالیت صرفا به آن فکر کنید و از افکار مربوط به کارهای دیگر آسوده باشید. موفقیت روزانه ما تماما به میزان تمرکز ما بر امور روزانه ارتباط دارد.
تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوقالعاده ای برخوردار بودند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملا شما را به هیچ عنوان موفق نمیکند. وقتی کار میکنید به خانواده می اندیشید، وقتی با خانواده به سر میبرید از شغل خود نگرانید و وقتی ورزش میکنید در اندیشه تحصیل هستید... و این اتلاف وقت است.
واقعیت ها در مورد تمرکز:
فکر کردن به یک موضوع خاص به صورت مطلق و کامل برای هیچ انسانی امکانپذیر نیست.
تعریف تمرکز: تمرکز حواس همانقدر میتواند واقعی باشد که عوامل حواس پرتی واقعیت دارند. پس باید حواس پرتی را به عنوان یک واقعیت انکار ناشدنی بپذیریم.
تمرکز حواس به جز نسبی بودن خاصیت اکتسابی دارد یعنی میتوان آن را به عنوان یک مهارت یاد گرفت و ماهر شد.
تمرکز فکر در وهله اول یک تلاش ذهنی است برای انسجام بخشیدن به فکر و جمع و جور کردن آن. اینکه هنگام مطالعه پس از چند لحظه عوامل حواس پرتی به سراغمان میاید کاملا طبیعی است اما کاری که باید انجام دهیم این است که سریع افکار خود را جمع و جور کنیم و هربار که متوجه شدیم فکرمان از مسیر اصلی منحرف شده فورا به موضوع اصلی برگردیم.
تمرین افزایش تمرکز: یک ماه هر روز 5 الی 10 دقیقه به یک موضوع ویژه فکر کنید. ابتدا یک جسم حقیقی مثلا یک قرص نان و سپس به اسامی معنی مانند عشق، فداکاری و ... فکر کنید. اگر در ذهنتان تصویر دارید پس در حال فکر کردن هستید اگر نه بدانید فکرتان منحرف شده...
علاقه مهمترین شرط در تمرکز حواس است. وقتی شما به موضوعی علاقه دارید خودبخود به آن موضوع متمرکز میشوید. هرچه علاقه به یک موضوع خاص بیشتر باشد تمرکز بیشتر شده و مرور ذهنی بیشتر میگردد و در نتیجه به خاطر سپاری افزایش پیدا میکند و به موفقیت و پیشرفتتان در آن زمینه کمک میکند. پس علاقه به یک موضوع میتواند تا حدود زیادی موفقیت را در آن زمینه تضمین کند.