کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست، بلکه تبدیل جهل به آگاهی، تبدیل نفرت به عشق و تبدیل غم به شادی است پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم.
کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست، بلکه تبدیل جهل به آگاهی، تبدیل نفرت به عشق و تبدیل غم به شادی است پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم.

سفر چرا؟

از وقتی که خبر مهاجرت نزدیک به 3 میلیون ایرانی مخصوصا نخبگان و متخصصان در سال 2022 رو شنیدم با خود میگم آیا نباید منم در تصمیمم برای ماندن تجدید نظر کنم؟ برای شخص من که چیزی برای از دست دادن ندارم و فعلا جوانم و اون انعطاف‌پذیری لازم رو دارم تا با یک محیط جدید و فرهنگ جدید سازگاری پیدا کنم، چرا باید در رفتن تردید کنم و در این کشور بمونم و اینقدر به خودم سخت بگیرم؟ چرا همین سختی ها رو در یه کشور پیشرفته تحمل نکنم و در نهایت ثمره‌اش رو نبینم؟ وقتی جایی برای رفتن داشتی باشی و دلی برای رفتن و پایی برای رفتن آنوقت چرا باید تعلل کنی و بمانی؟ 

اما با وجود همه این تحلیل ها بازهم یه حس وطن دوستی و وفاداری از درون من را پابند این سرزمین کرده و اجازه نمیده عرصه رو خالی کنم و بساط سفر رو ببندم. ترجیح میدم با تمام سختی ها و مشکلاتی که پیش روی خودم میبینم بازهم بمونم چون ریشه ام در اینجاست.  



" من اینجا ریشه در خاکم

   من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
   من اینجا تا نفس باقی است می‌مانم
   من از اینجا چه می خواهم، نمی‌دانم
   امید روشنایی گر چه در این تیر گی‌ها نیست
   من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می‌رانم
   من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
   گل بر می‌افشانم
    من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه چون خورشید
    سرود فتح می‌خوانم"

فریدون مشیری 

گنجینه سخنان آدولف هیتلر

تمام حکومت ها فقط  با تکیه بر قدرت ملت میتوانند وجود داشته باشند. اگر ملت و دولت با هم متحد شوند می توانند یک قدرت بسیار بااهمیت  دیگر به اسم احساس ملی بوجود آورند.

کجا دیده شده است کسی بتواند با خشونت و سرنیزه عقیده ای را متزلزل سازد؟

سر و صدای زیاد، خود به معنی تبلیغات منفی است.

توده مردم بیشتر فریب یک دروغ بزرگ را می خورند تا یک دروغ کوچک.

عظمت یک ملت  به  جمع کردن مغز های متفکر و با استعداد برای فعالیت های انسانی و خدمت به جامعه وابسته است .

وقتی یک ملت برای فرهنگ و نژاد و ملیت خویش ارزشی قائل نشد و حقی را که طبیعت برای نگاهداری نژاد پاکش به او ارزانی داشته بود پایمال ساخت و به بیگانگان روی آورد و تسلیم شد دیگر حق ندارد از شکست و بدبختی سیاسی که خودش باعث آن شده است شکایت کند .

وقتی ملتی از اشتباهاتی که مرتکب شده رنج می برد و در برابرش سر تسلیم فرود آورد و می داند که با ناتوانی تمام تسلیم شده و تنها بهانه اش این است که غیر از تسلیم شدن چاره ای ندارد و کاری از دستش ساخته نیست، به طور مسلم یک چنین نسلی و ملتی محکوم به زوال و نابودی است.

همیشه افرادی  هستند که فکر می کنند  باید از جای خود تکان بخورند اما دیگران و کسانی که در ناامیدی فرو رفته و همه چیز را مشکل می دانند به آن ها خواهند گفت این کار غیر ممکن است و ما در این مجاهدت پیروز نخواهیم شد و پیروزی ما چیزی است که به دست آوردن آن محال است  اما باید گفت که این تنها احمق ها هستند که ناتوانی و ضعف را به خود تلقین می کنند.

کسی که با تخیلات پریشان از مشکلات برای خود کوهی می سازد و هر چیز را دشواری می داند واژگون شدن او حتمی است.

(( آدولف هیتلر))

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم


تلار دو شاردن، فیلسوف فرانسویِ (1955-1881)، گفته است: «در هر ذره، هر اتم، هر مولکول، و هر جزئی از ماده، چیزی پنهان وجود دارد که آگاهی مطلق نسبت به ابدیت، و قدرت مطلق نسبت به بی‌نهایت دارد.»


هریس والکرِ فیزیکدان نوشته است: «به نظر می‌رسد که رفتار ذرات بنیادی تحتِ مدیریتِ یک نیروی سازمان‌دهنده تنظیم می‌شود.» در واقع برخی از اهالی فیزیک کوانتوم معتقدند طبیعت مجموعه‌ای تفکیک‌ناپذیر است و همه چیز در آن در یک انسجام کلی قرار دارد؛ به این معنا که تمامی جهان هستی در تمامی مکان‌ها و زمان‌ها حضور دارد.


  برخی از دانشمندان، بویژه فیزیکدانان و کیهان‌شناسانِ کوانتوم‌گرا، معتقدند نوعی "آگاهی" در ارتباط بین اتم‌ها وجود دارد.

  آنچه تلار دو شاردن گفته، به نوعی دیگر پیشتر نیز از سوی ماکس پلانک مطرح شده بود. پلانک که بنیانگذار فیزیک کوانتوم بود، گفته بود: «به عنوان شخصی که تمام زندگیش را صرف مطالعه در روشن‌ترین علوم و مطالعه ماهیت ماده کرد، نتایج تحقیقاتم را این گونه خلاصه می‌کنم: هیچ ماده‌ای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، منشأ و حیات عالم مادی به لطف وجود نیرویی است که ذرات زیراتمی را کنار هم و به صورت مرتعش نگاه داشته که بواسطۀ آن، این منظومۀ خورشیدی کوچک که در ساختار اتم وجود دارد حفظ می‌شود و ما باید این را در نظر داشته باشیم که در ورای این نیرو یک وجود و روح هوشمند و آگاه حضور دارد، که این وجود، روح و شالودۀ تمام هستی است.».

  در واقع دست کم برخی از اهالی فیزیک کوانتوم معتقدند فیزیک کوانتوم به ما می‌آموزد که طبیعت مجموعه‌ای تفکیک‌ناپذیر است و همه چیز در آن در یک انسجام کلی قرار دارد؛ به این معنا که تمامی جهان هستی در تمامی مکان‌ها و زمان‌ها حضور دارد.

  بر این اساس، مفهوم "فضا" به مثابه جداکنندۀ دو شیء، با فاصلۀ حتی زیاد، معنای چندانی ندارد. مثلا وقتی دو کتاب روی یک میز قرار دارند، ما نه فقط عادتاً بلکه منطقا آن‌ها را جدا از یکدیگر می‌بینیم و می‌دانیم. اما یک فیزیکدان قائل به فیزیک کوانتوم، می‌گوید: از زمانی که دو شیءِ فیزیکی بر هم تاثیر می‌گذارند، دیگر تفکیک‌ناپذیر می‌شوند.

هر منطقه از فضا، هر چقدر هم که کوچک باشد، مثل فوتون از مجموعه‌ای از امواج تشکیل شده، مانند سطح تصویر هولوگرافیک، شامل بازتاب کل مجموعه است. به عبارتی هر آنچه روی کرۀ خاکی کوچک ما اتفاق می‌افتد، بازتابی از سلسله‌مراتب آن ساختاری است که در کل جهان هستی وجود دارد.

توضیح اینکه هولوگرام یک تصویر سه بعدی است که حاصل پدیده تداخل امواج تکفام لیزر است.

نور دستگاه لیزربه دو پرتوتکفام تجزیه میشود.


یکی از پرتوها باانعکاس از روی یک آینه از روی جسم به صفحه عکاسی میتابد.

پرتو دیگربه وسیله آینه دیگری بدون برخورد به جسم به صفحه عکاسی فرستاده میشود.

صفحه عکاسی درست درجایی قرار داده میشود که دو پرتو تلاقی می کنند تا تصویر هولوگرام به وجود آید.

هولوگرام یک ساختار فیزیکی است که اجزای نور را به یک تصویر می پراکند.

اصطلاح “هولوگرام” را می توان به هر دو مورد “ماده رمز گذاری شده ” و “تصویر نهایی” اطلاق نمود.

یک تصویر هولوگرافیک را می توان از طریق پرینت هولوگرافیک روشن یا از طریق تاباندن لیزر از میان هولوگرام نمایان ساخت و تصویر را بر روی یک صفحه اجرا نمود.

مهمترین ویژگی هولوگرام که باعث شده است به مطمئن ترین برچسب روی کالاها تبدیل شود آن است که، این برچسب بعد از تولید به هیچ وجه در هیچ جای دنیا قابل کپی برداری و تکثیر مجدد نمیباشد.


  در این صورت ما با جهانی هولوگرافیک و بی‌نهایت مواجه‌ایم که هر منطقۀ آن در عین اینکه مستقل است، همۀ اجزاء را نیز در خود مستتر کرده است. اگر چنین باشد، ما در مقابل تصویری از کمال متعالی در فضا و زمان قرار می‌گیریم. مطابق این تصویر، جهان هستی انتهاناپذیر است و انتظامی مافوق تصور دارد و در آن همه چیز بازتاب‌دهندۀ همه چیز است.

  در واقع مطابق فیزیک کوانتوم، یا دست کم تفسیری از آن، فنجانی که روی میز صبحانۀ ما قرار دارد، خود میز، لباس‌هایی که بر تن داریم، تابلویی که بر دیوار خانه است، و خود ما که به عنوان اشیاء مجزا تصور می‌شویم، همۀ کل جهان هستی را در خود پنهان داریم. و این یعنی: ما بی‌نهایت را در دستانِ خویش داریم.

این نگاه کوانتومی، نوعی وحدت وجود را تداعی می‌کند. اگر فیزیک کلاسیک چندان به سود ایدۀ خداباوری تمام نشد، بسیاری از خداباوران امیدوارند فیزیک کوانتوم به سود خداباوری عمل کند. بویژه اینکه آنچه در "کتب آسمانی" آمده، چندان عجیب‌تر از یافته‌ها و نظریات موجود در فیزیک کوانتوم نیست.

البته جنس این اعجاب و روش دستیابی به یافته‌های فیزیک کوانتوم، متفاوت از آموزه‌های دینی است؛ اما در مجموع به نظر می‌رسد دانشمندان و فیلسوفان خداباور و حتی دینداران به فیزیک کوانتوم بیش از فیزیک کلاسیک برای معقول نشان دادن برخی از باورهای بنیادی خویش امیدوارند.

نادانی انسان

سروش معبد دلفی گفته بود که سقراط داناترین فرد آتن است ،سقراط شگفت زده بود که؛ من که خودم میدانم که نادانم پس رمز این گفته سروش معبد چیست؟


او پس از گفتگوهای متعدد با عالمان ومدعیان علم شهر به این نکته پی بردکه آنان همه نادانند پس نتیجه گرفت که سرّ پیام سروش معبد این بوده که«سقراط داناترین است چون تنها کسیست که«می داند» که «نادان» است .سقراط بر نادانی خویش دانا بود در حالی که دیگران بر نادانی خود آگاهی نداشتند ،یعنی فقط توهم دانایی داشتند، در حالیکه نادان بودند «یک نادانی چند سطحی یا همان جهل مرکب».


کارل پوپر دراواخر نیمه اول قرن بیستم در کتاب تاثیر گذار جامعه باز ودشمنان آن به نوعی همین تئوری جهل چندسطحی«جهل مرکب در برابر جهل بسیط» را در سطح کلان واز لحاظ اجتماعی مطرح می کند،او تفاوت جامعه باز را با جامعه بسته اینگونه توصیف می کند که؛ جامعه بسته جامعه ای است که تصور می کند به حقیقت مطلق دست یافته است از اینرو اجازه نقد واصلاح نمی دهد«به تعبیر سقراطی نمی داند که نمی داند» اما جامعه باز می داند که هنوز وبلکه همیشه با حقیقت فاصله دارد پس اجازه نقد واصلاح را می دهد«به تعبیر سقراطی می داند که نمی داند».


نکته جالب اینکه خردمندان عالم همواره به نادانی خود معترفند


ابن سینا:


تا بدانجا رسید دانش من


که بدانم همی که نادانم


مولانا:


چه دانم های بسیار است لیکن من نمی دانم...


«اسفندیار سیاه کمری» 

درسی برای جامعه ما

بعد از جنگ آمریکا با کره، تحقیقی در خصوص یکی از اردوگاه‌های زندانیان در کره شمالی انجام شد. در این اردوگاه که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود، حدود هزار نفر از نظامیان آمریکایی زندانی بودند. در این زندان آب، غذا و امکانات به وفور یافت می‌شد و هیچ‌یک از تکنیک‌های متداول شکنجه استفاده نمی‌شد. اما بیشترین آمار مرگ زندانیان را داشت. زندانیان به مرگ طبیعی می‌مردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمی‌کردند. بسیاری از آنها شب می‌خوابیدند و صبح دیگر بیدار نمی‌شدند. آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمی‌کردند‏ و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی می‌ریختند. دلیل این رویداد، سال‌ها مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه تحقیقات به این شرح بود:


در این اردوگاه، فقط نامه‌های حاوی اخبار بد به دست زندانیان رسانده می‌شد، نامه‌های مثبت و امیدبخش تحویل نمی‌شدند.


هرروز از زندانیان خواسته می‌شد تا در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کرده‌اند یا می‌توانستند خدمتی بکنند و نکرده‌اند را تعریف کنند.


هرکس که جاسوسی سایر زندانیان را می‌کرد، سیگار جایزه می‌گرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمی‌شد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.


تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است. با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین می‌رفت. با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب می‌شد و خود را انسانی پست می‌یافتند. با تعریف خیانت‌ها، اعتبار آنها نزد هم‌گروهی ها از بین می‌رفت. از بین بردن امید، تخریب اعتماد و از بین بردن عزت نفس برای پایان انگیزه زندگی و مرگ خاموش کافی بود.


این داستان واقعی، نمونه‌ای تامل انگیز از کاربرد جنگ نرم در ویران‌سازی یک جامعه است. جنگ نرم، به کارگیری رسانه و تبلیغات به‌منظور تاثیرگذاری بر افکار و عقاید جامعه هدف (دشمن) برای کسب منافع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا نظامی بدون شلیک یک گلوله است. برای همین است که میگویند کلمات بیشتر از گلوله ها آدم کشتن. در عصر کنونی، این جنگ به واسطه استفاده گسترده افراد از رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های اجتماعی به شکل جدی‌تر و در مقیاس بزرگ‌تر دنبال می‌شود.

«برگرفته از سایت متمم و وبسایت تحلیلی الف»

یادداشت های حاصل از تجربیات شخصی

ما فقط یکبار زندگی میکنیم.


در بسیاری از مواقع که جا میزنیم به جای تسلیم شدن و بیخیال شدن و انجام هر تصمیمی اگر بیایم شرایط رو کمی دقیقتر بررسی کنیم میبینیم مشکل خاصی وجود نداره که ما بخایم سریع قافیه رو ببازیم. اکثر مواقع نه تنها مسئله ای وجود نداره بلکه این فقط ناآرامی و بیقراری درونی است که ما رو به انجام تصمیمات و کارهای عجولانه سوق میده. 


در بسیاری از مواقع ما با حرف دیگران از تصمیم و هدفمون دلسرد میشیم که در این مواقع باید این نکته رو به خودمون یادآوری کنیم که شرایط هرکسی فرق داره و هرکسی بهتر از بقیه درد خودش رو میدونه. از همه مهمتر آدم ها بسته به پوزیشنی که توش قرار دارن، از روی احساسات و هیجانات خودشون ابراز نظر و عقیده میکنن نه با دلیل و استدلال.


یک آدم سرسخت میتونه از یک موقعیت خطرناک خودشو نجات بده اما یک آدم باهوش سعی میکنه خودش رو قاطی بازی های سخت نکنه.


بزرگ بیندیش و افکار کوچک و سمی رو از خودت دور کن.


سریع و هیجانی تصمیم نگیر. هر تصمیم اساسی که میخای بگیری خوب تحلیلش کن و بذار یکی دو روز بگذره بعد با قاطعیت عمل کن نه همینجوری سرسری.


فرصت ها آنقدر راحت دست نمیده که تو خیلی راحت سر چیزهای بی اهمیت بهش لگد بزنی. به جای دورانداختن ها و بیخیال شدن ها و پاک کردن صورت مسئله باید سعی در جهت درست کردن شرایط موجود، پرداختن به مسائل بصورت ریشه‌ای و ارائه راه‌حل بود. بالغانه رفتار کن نه کودکانه.


هیچوقت اجازه نده روزمرگی و عادات غلط بر تو چیره بشه و اهداف بزرگ رو از سرت بیرون کنه. همیشه هدفت رو در راس کار قرار بده و روش تمرکز داشته باش.


هر وقت برای کسی کاری از دستت ساخته بود به راحتی در اختیار دیگران نگذار بلکه با امتیازگیری و یا کمی قید و شرط اونو انجام بده تا قدر تو و کاری رو که میکنی بدونن نه اینکه ازت سواستفاده کنن و به چشم یه آدم دم دستی بهت نگاه کنن.


داشتن مدل ذهنی یک مدیر بسیار ارزشمند تر از تخصص گرایی با هدف استخدام شدن و اهدای وقت ارزشمند خود به دیگران با هدف دریافت حقوق است.


زندگی سراسر مذاکره است. توی این زمونه هرکس یه ذره احساس کنه از موضع ضعف داری صحبت میکنی، عوض مروت و رادمردی، درجا سعی میکنن خواسته های خودشون رو بهت تحمیل کنن و ازت سواستفاده کنن. پس هیچوقت نباید شل کنی و همواره باید از موضع قدرت حرف بزنی.


یکی از راه‌های لذت بردن از زندگی اینه که در هر موقعیتی، هر امکاناتی که در اختیارمون هست با خود بیندیشیم و بگیم اگه الان این نبود و دارای این موقعیت نبودم وضعیتم چگونه بود؟







چنین گفت زرتشت

برادران من به شما ابرانسان می آموزانم. انسان چیزی است که بر او چیره میباید شد.


این اندرز من است: هرکه می‌خواهد پرواز را بیاموزد، باید ابتدا ایستادن، راه رفتن، دویدن، بالا رفتن و رقصیدن را بیاموزد، پرواز را نمی‌توان پرید


با خنده میکشن نه با خشم.

برادران!
شما را سوگند می‌دهم که به زمین وفادار مانید و باور ندارید آنانی را که با شما از امید های ابَر زمینی سخن می‌گویند.
انسان از آغاز وجود خود را بسی کم شاد کرده است. برادران، گناه نخستین همین است و همین!
هرچه بیش‌تر خود را شاد کنیم، آزردن دیگران و در اندیشیه‌ی آزار بودن را بیش‌تر از یاد می‌بریم. ازین رو، چون دست‌ام دردمندی را یاری کند می‌شویَم‌اش و با این کار روان‌ام را نیز می‌شویم.

هرگاه که دردمندی را هنگامِ درد کشیدن دیده‌ام، از شرم‌اش شرمسار شده‌ام، زیرا به یاری برخاستن‌ام غروراش را پایمال کرده است.

زندگی چشمه‌ی لذت است. اما آنجا که فرومایه نیز آب می‌نوشد، چاه‌ها همه زهرآگین‌اند.
من دوستار پاکی‌های‌ام. باری خوش نمی‌‌دارم دیدار پوزه‌های گشاده به نیشخند را و تشنگی ناپاکان را.
آنان در چاه نگاه انداخته‌اند و اکنون لبخند نفرت‌انگیزشان از ته چاه به سوی من بَرمی‌تابد.
آب مقدس را با شهوت‌بارگی خویش زهرآلود کرده‌اند و چون رویاهای پلیدشان را «لذت» نامیدند، واژه‌ها را نیز به زهر آلودند.


بسیاری چه دیر می میرند و اندکی چه زود! اما «بهنگام بمیر!»
آموزه ای ست هنوز با طنینی ناآشنا.
به هنگام بمیر! زرتشت چنین می آموزاند.
به راستی آن که به هنگام نمی زید ، چگونه به هنگام تواند مُرد؟ کاش هرگز از مادر نمی زادید! زایدان را چنین اندرز می دهم.

آن زمان که خوش‌ترین مزه‌ها را داری مگذار تو را تمام بخورند.
آنها که میخواهند دیر زمانی در دل‌‌ها جای داشته باشند این را میدانند.
به ‌راستی، هستند سیب‌هایِ ترشی که سرنوشت‌شان این است که تا واپسین روزهای پاییز در انتظار مانند  یکباره رسیده و زرد و پلاسیده شوند. 

برخی را نخست دل پیر میشود
و برخی را نخست جان.
و برخی در جوانی پیر اند.
اما جوانی که دیر آید، دیر پاید.

ای بسا کس که زنجیر خویش نتواند گسست اما بندگسلِ دوستِ خویش تواند بود.

بَرده ای؟ پس دوست نتوانی بود.

خودکامه ای؟ پس دوستی نتوانی داشت.

در زن دیری ست که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند. از این رو زن را توان دوستی نیست. او عشق را می شناسد بس...

۱۴ عادت برای افزایش طول عمر


۱ به اندازه‌ی کافی بخوابید.

 کمبود خواب خطر ابتلا به چاقی، بیماری‌های قلبی، تصادفات و زوال عقل را بالا می‌برد. در طول خواب، مایع مغزی‌نخاعی (CSF) که مغز ما و مایع نخاعی را شستشو می‌دهد با حرکات موج‌مانند آهسته‌ای در جریان است تا سموم مرتبط با بیماری‌های زوال عصبی مانند آلزایمر را پاک کند.

اما از کجا بدانیم چه میزان خواب برای ما کافیست، چون در افراد مختلف این میزان متفاوت است. به سادگی! وقتی «خسته» هستید بخوابید و «بدون» زنگ ساعت از خواب بیدار شوید. هرقدر که خوابیده باشید نیاز طبیعی بدن شما به خواب محسوب شده و کافی درنظر گرفته می‌شود.


۲ فیبر کافی بخورید.

خوردن فیبرخطر ابتلا به سرطان روده‌ی بزرگ را کاهش می‌دهد.

میوه‌های سرشار از فیبر: تمشک، گلابی، زغال‌اخته، پرتقال، توت‌فرنگی

حبوبات سرشار از فیبر: لوبیا چشم‌بلبلی، نخودفرنگی، عدس، لوبیاچیتی، لوبیا قرمز

سبزیجات سرشار از فیبر: کدو زمستانی، بروکلی، اسفناج، لوبیا سبز، کلم، هویج

غذا‌های سرشار از فیبر: جو، گندم


۳ رژیم غذایی سالم داشته باشید


۴ مراقب وزن خود باشید

محدودیت کالری طول عمر را افزایش می‌دهد. 


۵ زیاد معاشرت کنید

انزوای اجتماعی ۵۰ درصد خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش می‌دهد. کم‌شنوایی هم می‌تواند منجر به این انزوای اجتماعی شود، چون توانایی برقراری ارتباط را کاهش می‌دهد.


۶ آجیل و روغن زیتون را به رژیم غذایی‌تان اضافه کنید

بسیاری از مردم به تصور اینکه آجیل و روغن چاق‌کننده هستند از مصرف آن‌ها اجتناب می‌کنند، اما نتایج یک مطالعه‌ی گسترده به نام PREDIMED نشان داد که اگر بالای ۵۵ سال سن دارید و در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی هستید رژیم غذایی مدیترانه‌ای با روغن زیتون یا آجیلِ اضافه ،کاهنده‌ی این خطر است. 


۷ به لحاظ فیزیکی فعال باشید

هرکاری که بتوانید انجام دهید از عدم‌تحرک بهتر است، اما سعی کنید ۳۰ دقیقه ورزش هوازی به مدت سه بار در هفته و دو جلسه ورزش‌های مقاومتی را در برنامه‌ی زندگی خود بگنجانید.


۸ انعطاف‌پذیری شناختی خود را در جوانی تقویت کنید

خطر ابتلا به زوال عقل با کاهش ذخیره و انعطاف‌پذیری شناختی مرتبط است. با تقویت ذخیره‌ی مغز در جوانی از طریق آموزش و دیگر محرک‌های فکری، انعطاف‌پذیری شناختی در سالمندی بالا خواهد رفت.


۹ روزه‌داری و کم کردن زمان خوردن را به‌طور متناوب تمرین کنید

 اکنون شواهد حاکی از آنست که این عادت غذایی می‌تواند سلول‌ها را وادار به فعال کردن واکنش به استرسِ هماهنگ کند که باعث نمود افزایش‌یافته‌ی دفاع آنتی‌اکسیدانی، ترمیم DNA، استاندارد‌های بالاتر کنترل کیفیت پروتئین و سطوح کاهش‌یافته‌ی التهاب خواهد شد.

خوردن سه وعده غذا در روز بیشتر بر مبنای فرهنگ است تا شواهد علمی. پس، سعی کنید «هرازگاهی» روزه‌داری را تمرین کنید و از زمان خوردن‌تان بکاهید.


۱۰ رژیم غذایی با کربوهیدرات کم را امتحان کنید

رژیم‌های غذایی زیادی با کربوهیدرات کم در رسانه‌ها تبلیغ می‌شوند

 ازجمله کِتو (Keto) و رژیم‌های اَتکینز که به‌خاطر کاهش وزن در کوتاه‌مدت معروف شده‌اند.

 کتوز یک حالت متابولیک است که معمولا کسانی دچار آن می‌شوند که رژیم غذایی با کربوهیدرات بسیار کم را دنبال کرده‌اند (۵ تا ۱۰ درصد انرژی از کربوهیدرات‌ها). در این وضعیت، به‌جای شکستن یا سوزاندن کربوهیدرات‌ها (منبع مقدم انرژی بدن)، سلول‌ها مجبور به شکستن چربی می‌شوند. وقتی این اتفاق بیفتد، مواد شیمیایی خاصی به‌نام اجسام کِتونی یا کتون‌ها شکل می‌گیرند و به همین دلیل به این حالت کتوز یا کتوژنز می‌گویند.


شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده‌ی کوتاه‌مدت از این رژیم‌های غذایی می‌تواند سبب کاهش وزن شود


۱۱ سیگار نکشید

 ترک سیگار قبل از ۴۰ سالگی (و ترجیحاً زودتر از آن) جلوی بیش از ۹۰ درصد از مرگ‌ومیر اضافه‌ی ناشی از ادامه‌ی مصرف آن را می‌گیرد


۱۲ از مصرف الکل اجتناب کنید

 الکل سبب ریسک فزاینده‌ی سرطان، بیماری کبد و بیماری‌های قلبی‌عروقی می‌شود. 


۱۳ از استرسِ بیش‌ازحد دوری کنید

تصور می‌شود بیش از ۲۵ درصد جمعیت استرس مزمن را تجربه می‌کنند.

استرس مزمن با تمایل بیشتر به غذا‌های سرشار از انرژی و مواد مغذی همراه است، مثلاً غذا‌های حاوی شکر یا چربی زیاد. 


۱۴ از مصرف گوشت فرآوری‌شده اجتناب کنید

خوردن گوشت فرآوری‌شده با خطر فزاینده‌ی ابتلا به سرطان روده همراه است. از هر ۱۰۰۰ نفر در بریتانیا حدود ۶۱ نفر به سرطان روده مبتلا می‌شوند.


 گوشت قرمز منبع خوب آهن است، اما بسیاری از گیاهان هم این خاصیت را دارند. درکل، هرقدر کمتر گوشت قرمز مصرف کنید، ریسک ابتلا به سرطان روده کمتر خواهد شد./ منبع: lifehack 

تحولی عظیم در صنعت هوافضا

‍ 


یکی‌از بزرگ‌ترین ساخته‌های علمی بشر با موفقیت در مدار قرار گرفت.


 بزرگترین تلسکوپ فضایی تاریخ به فضا فرستاده شد. تلسکوپ جیمز وب که ۱۰ میلیارد دلار برای ساخت آن هزینه شده سوار بر موشک آریان اروپا از گویان فرانسه در آمریکای جنوبی به فضا رفت.

طراحی و ساخت این تلسکوب نزدیک به ۳۰ سال طول کشیده یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی قرن ۲۱ است.

این تلسکوپ در ماموریتش به یافته‌های تلسکوپ هابل می‌افزاید که به زودی بعد از ۳۱ سال قرار است به ماموریت خود خاتمه دهد.


جیمز وب نسب‌به هابل نقاط دورتری از فضا را بررسی می‌کند و به همین دلیل می‌تواند یافته‌هایی از زمانی دورتر را در اختیار بشر بگذارد.

اساسا هدف جیمز وب این است که از اولین ستارگان و کهکشان‌‌هایی که در جهان درخشیدند، تصویر بردارد.

این تلسکوپ همچنین می‌تواند در  اتمسفر سیاره‌های دور به دنبال نشانه‌های گازی بگردد کند تا احتمال وجود حیات در آن‌ها روشن شود


در کانون تلسکوپ جیمز وب یک آینه شش‌و‌نیم‌متری طلایی کار گذاشته شده و این سطح انعکاسی بزرگ و ابزار بسیار حساس دیگرش به این تلسکوپ امکان می‌دهند که نور نخستین‌ ستارگان را شناسایی کنند. ستارگانی که احتمالا ۱۳.۵ میلیارد سال پیش شروع به درخشش کرده‌اند.

این تلسکوپ در فاصله یک و نیم میلیون کیلومتری زمین قرار می‌گیرد گرفت و بر خلاف تلسکوپ هابل دیگر امکان آن‌ نیست در صورت لزوم تعمیرش کرد.