کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست، بلکه تبدیل جهل به آگاهی، تبدیل نفرت به عشق و تبدیل غم به شادی است پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم.
کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست، بلکه تبدیل جهل به آگاهی، تبدیل نفرت به عشق و تبدیل غم به شادی است پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم.

همینکه زندگیت در تنهایی گذشت، موضوع سرتاسر زندگیت دست از سرت برنمی دارد. مغز آدم پوک می شود. برای اینکه از شرش خلاص بشوی، سعی می کنی که با همه آدم هایی که به دیدنت می آیند کمی قسمتش کنی، و آن ها هم خوششان نمی آید. تنهایی آدم را آماده مردن می کند...

لحظه هایی هست که تنهای تنها می شوی و به آخر هر چیزی که ممکن است برایت اتفاق بیفتد می رسی. این آخر دنیاست...

خود غصه، غصه ی تو دیگر جوابگویت نیست و باید به عقب برگردی، وسط آدما، هر که می خواهد باشد. در این جور لحظه ها به خودت سخت نمی گیری، چون حتی به خاطر اشک ریختن هم باید به آغاز هر چیز برگردی، به جایی که همه دیگران هستند...


لویی  فردینان سلین



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.